رضا علی پور

استادیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/02/27

رضا علی پور

علوم پایه / زمین شناسی

رساله های دکتری

  1. خاستگاه تکتونیکی، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی رسوبات قرمز نئوژن منطقه اشتهارد- کرج، استان البرز
    معصومه ظاهری 1398
    گستره مورد مطالعه با وسعت حدود 120 کیلومتر مربع در 63 کیلومتری جنوب باختری کرج، در بخش شمالی شهرستان اشتهارد واقع شده است. از نظر زمین شناسی توالی های نئوژن منطقه اشتهارد در حاشیه شمال باختری پهنه ایران مرکزی و در حدفاصل کمان ماگمایی ارومیه- دختر و پهنه البرز مرکزی گسترش دارد. در محدوده مطالعاتی افزون بر نهشته های کواترنری، تنها نهشته-های سرخ نئوژن رخنمون دارند که توسط گسل راندگی شمال اشتهارد به شکل ناپیوسته بر روی واحدهای آتشفشانی ائوسن قرار می گیرند. این توالی ها با تناوب نهشته های قاره ای تخریبی- تبخیری با ضـخامت زیاد مشخص می شوند. طی پیـمایش های میدانی چهار برش شمال اشتهارد، مردآباد، معدن نمک و رود شور در منطقه مورد مطالعه شناسایی گردید. بیشترین ضخامت نهشته های قاره ای تخریبی- تبخیری در برش مردآباد (1080 متر) و کمترین آن، در برش رود شور (حدود 300) می باشد، که براساس تفاوت های رخساره ای و سنگ شناسی به پنج واحد (M1 تا M5) مجزا تفکیک شدند. واحد M1 و M3 شامل نهشته های گل سنگی/ رس سنگی ژیپس دار بوده در حالی که واحد M2، M4 و M5 اساساً شامل نهشته های رس سنگی سرخ با میان لایه هایی از ماسه سنگ و کنگلومرایی است. توصیف و تفسیر ویژگی های رخساره ای و سنگ شناسی نهشته های تخریبی و تبخیری در پنج واحد مذکور، منجر به معرفی سه مجموعه رخساره ای شامل مجموعه رخساره های رودخانه بریده بریده دور از منشـا، رودخانه مئـاندری و دریاچه ای/پـهنه گلی شور (پلایا) گردید. تحلیل چـینه نگاری سکانسی این توالی ها نیز حاکـی از ته نشست آن ها در پنج سکانس رسوبی (DS) و طی سیستم ترکت های تخریب، گذرا و تجمعـی می باشند. سکانس رسوبی 1 با گل سنگ ها و رس سنگ های ژیپس-دار، حاکی از یک محیط دریاچه ای بوده که طی سیستم ترکت تجمعی رسوبگذاری کرده اند. سکانس رسوبی 2، شامل نهشته های کنگلومرایی-ماسه سنگی صفحه ای با امتداد جانبی صدها متری و ضخامت کم نهشته های دانه ریز دشـت سیـلابی نشان از محیط رسوبگـذاری رودخـانه بریده بریده دور از منشا می باشد که طی سیستم ترکت تخریب ته نشست یافته اند. سکانس رسوبی 3 نیز دربرگیرنده گل سنگ های ژیپس دار بوده که طی سیستم ترکت تجمعی، رسوب گذاری کرده اند. همچنین سکانس رسوبی 4 و 5 شامل نهشته های کنگلومرایی- ماسه سنگی صفحه ای با امتداد جانبی صدها متری و ضخامت کم نهشته های دشت سیلابی که به سمت با
    خلاصه پایان نامه

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. تحلیل ساختاری شکستگی ها در جنوب باختر گل تپه، شمال همدان
    مرتضی یوسفی 1401
    چکیده: نقشه زمین شناسی گل تپه در گستره ای به وسعت 625 کیلومترمربع در مرز استان های همدان و کردستان و در میان طول های ΄́00΄00 °48 تا ΄́00 ΄15 °48 خاوری و΄́00 ΄00 °35 تا ΄́00 ΄15 °35 شمالی قرار دارد. از منظر تقسیمات زمین-شناسی ایران، ناحیه مورد مطالعه شمال زون سنندج- سیرجان، پهنه با دگرشکلی های پیچیده و زیرپهنه فیلیت های همدان واقع شده است و سنگ های دگرگونی، رسوبی و آذرین در بازه زمانی ژوراسیک پسین- کواترنری رخنمون دارند. بر اساس پیمایش های صحرایی، نتایج آزمایشگاهی، سن سنجی های مطلق و مطالعات میکروسکوپی، تغییراتی در جایگاه چینه شناسی واحدهای سنگی منطقه نسبت به نقشه های پایه ایجاد شد. برای پروتولیت سنگ های دگرگونی درجه ضعیف (واحد فیلیت های همدان mt) سن ژوراسیک پسین در نظر گرفته شد. گدازه های رخنمون یافته در منطقه همگی مربوط به پس از کوهزایی (Post colission) هستند و در زمان میوسن پسین تزریق شده اند. توده های نفوذی (واحدهای gr، di، gb) برای نخستین بار از منطقه گزارش و سن پس از ائوسن (الیگوسن ؟) برای آن ها پیشنهاد شد. سه واحد در نهشته های معادل سازند قم (میوسن پیشین) تفکیک و سن آن از الیگومیوس به میوسن پیشین محدود شد. توالی آذرآواری بر اساس جایگاه چینه شناسی و گدازه های تعیین سن شده در بالا و پایین، سن میوسن میانی- پسین دارند. بر تحلیل گسل ها، منطقه به چهار ربع (ربع A: ناحیه شمال خاوری، B: ناحیه جنوب خاوری، C: ناحیه جنوب باختری و D: ناحیه شمال باختری) تقسیم و بعد فرکتال در هر پهنه به صورت مجزا محاسبه شد. بر این اساس بیشترین و کمترین مقدار بعد فرکتال به ترتیب متعلق به پهنه های D و C می شود. در ربع A، بیشتر سفره های رورانده دیده می-شود که حاصل روراندگی آهک علی صدر (واحد K1l) بر روی فیلیت های همدان با راستای عمومی شمال خاور- جنوب باختر تا خاور- باختر است. این روراندگی ها در اثر عملکرد فاز کوهزایی لارامید تشکیل شده اند. در ربع B، بیشتر گسل های راستالغز با مولفه نرمال در یال های شمالی و جنوبی چین خوردگی اصلی منطقه دیده می شود. به نظر می رسد که این گسل ها از نوع Tear Faults باشند. در ربع C، بیشتر گسل های نرمال در نهشته های جوان نئوژن و کواترنری مشاهده می شوند. عملکرد این گسله ها به صورت بریدگی مخروط افکنه های جوان در تصاویر DEM و تشکیل چینه-های رشدی در کنگلومرای کواترنری مشهود
    خلاصه پایان نامه

  2. تحلیل ساختاری جنوب سنقر، کرمانشاه
    مراد یاوری 1401
    منطقه مورد مطالعه در نقشه زمین شناسی 1:100000 سنقر در مرز زون ساختاری سنندج - سیرجان وکمربند کوهزائی زاگرس واقع شده است. از نظر سنگ شناسی اغلب بخش های جنوب سنقر را واحد های آهکی به سن کرتاسه زیرین و کرتاسه بالایی تشکیل می دهد و در نزدیکی سنقر واحد های سنگی به سن پالئوسن و ائوسن به صورت محدود رخنمون دارد. ساختارهای اصلی این منطقه شامل راندگی ها و بخشی از گسل جوان زاگرس با روند شمال باختر – جنوب خاور و شیب به سمت شمال خاور می باشد که کنترل کننده ریخت شناسی و زمین شناسی ساختاری کنونی منطقه جنوب سنقر است. یک ورقه راندگی اصلی و بزرگ در منطقه وجود دارد که باعث رانده شدن واحدهای آهکی ضخیم لایه تا توده ای کرتاسه زیرین بر روی واحد های جوان تر از خود یعنی واحدهای کرتاسه بالایی حتی در نزدیکی جنوب شهر سنقر بر روی واحدهای شیل و کنگلومرای پالئوسن شده است. این راندگی بزرگ ارتفاعات اصلی منطقه شامل کوه های دالاخانی در شمال منطقه، کوه سویل، کوه خشکه تو و کوه امرالله در خاور منطقه در برمی گیرد و راستای تقریبی شمال باختر – جنوب خاور دارد و وسعت بیشتری از منطقه را در بر گرفته است. جهت حرکت این راندگی بزرگ از سمت شمال خاور به سمت جنوب باختر بوده و در اثر فرسایش ساختار های سطحی بازمانده تکتونیکی زیادی بر جای گذاشته است که مرز این بازمانده ها با واحدهای سنگی اطراف کاملا گسله است و شیب گسلش به سمت بازمانده ها است. از بازمانده های بزرگ منطقه می توان به بازمانده کوه کمر زرد، کوه حره و ده آسیاب اشاره کرد. با توجه به فاصله بازمانده های تکتونیکی فراوانی که در منطقه وجود دارد و تقریبا از شمال باختر منطقه تا جنوب گسترش دارند میزان جابجایی و حرکت راندگی 8تا 10 کیلومتر تخمین زده می شود. همچنین توده نفوذی پیر سراب در مجاورت گسل و در مرز جنوبی آن تغییر شکل بصورت شکل پذیر و شکنا را نشان می دهند و هر چه از مرز جنوبی توده به سمت شمال و به داخل توده حرکت می کنیم شواهد تغییر شکل کاهش یافته و سنگ های نفوذی بدون تغییر شکل می شوند. با توجه به شواهد صحرایی و میکروسکوپی توده پیر سراب در عمق زیاد متبلور شده است و در هنگام فعالیت گسل راندگی صحنه به سطوح بالاتر حرکت کرده و فقط بخش جنوبی آن از حرکت راندگی گسل تاثیر پذیرفته و زون باریکی از پهنه برشی معکوس به موازات صفحه گسل راندگی شکل گرفته است.
    خلاصه پایان نامه

  3. برآورد تکتونیک فعال مرتبط با پهنه گسلی رازان در جنوب باختری بروجرد
    رامین مرادی بیرانوند 1400
    هدف از این مطالعه بررسی ساختاری پهنه گسلی رازان است. این گسل با درازای حدودا 50 کیلومتری در کمربند زاگرس مرتفع قرار گرفته است. بدین منظور با استفاده از برداشتهای ساختاری، ترسیم نیمرخ ساختاری و محاسبه ابعاد فرکتالی شکستگی ها و خطواره ها، دگرریختی های مرتبط با این پهنه گسلی مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی و تحلیل گسل ها و شکستگی ها و همچنین خطواره های استخراج شده از تصاویر ماهواره ای ، این مربع به پهنه های a، b،c ،d ،e ،f ، g تقسیم بندی شده است. نمودارهای گل سرخی به دست آمده از شکستگی ها در ناحیه a دو روند غالب N55E و N85W را نشان می دهد. همچنین روند غالب مربع b، N35W، مربع c، N5W، مربعd، N45W مربع e، N45W و مربع f، روند N55W و مربع g، با بیشترین تراکم شکستگی دو روند غالب N45W و N70W را نشان می دهد. بطور کل بیشترین فراوانی روند شکستگی های منطقه دو روند غالب N60W و N40W است. نمودار های ترسیم شده برای ابعاد فرکتالی شکستگی ها نشان می دهد که بیشینه بعد فرکتال برای بخش g به میزان 8505/1 = D بدست آمد و کمینه بعد فرکتال برای بخش f به میزان 1929/1 = D مشخص گردیده است. به منظور بررسی دقیق ساختارهای منطقه مورد مطالعه، دو نیمرخ زمین شناسی با طول تقریبی 17 کیلومتر عمود بر روند کلی ساختاری منطقه در جهت شمال خاور به سمت جنوب خاور ترسیم شده است. مهمترین ساختارهای زمین ساختی این ناحیه از جنوب باختر به سمت شمال خاور شامل نپ چغلوندی، گسل رازان، گسل احمد علی، گسل ورکوه، گسل اصلی زاگرس MZRF، گسل جوان اصلی زاگرس MZRF است. مجموع واحدهای سنگی نپ چغلوندی گویای یک جابجایی عظیم زمین ساختی به ابعاد بیش از صد کیلومتر به سمت فورلند است. رخنمون گسل رازان در واحد tm در نقاطی که واحد آهکی برون زد دارد باعث برخاستگی واحد سنگی در سطح زمین گردیده و ساختارهای صخره ای را شکل داده است. مشخصات ساختاری گسل رازان در این نواحی (شیب و جهت شیب) S40W /60 را نشان می دهد.
    خلاصه پایان نامه

  4. تحلیل ریخت زمینساختی منطقه کوه کبود و کوه سیاه در شمال گرماب، باختر ایران
    سارا بیات 1400
    منطقه مورد مطالعه شامل کوه کبود و کوه سیاه است که در شمال خاوری شهرستان گرماب در استان زنجان واقع شده است. از نظر جایگاه ساختاری منطقه مورد مطالعه در پهنه ایران مرکزی واقع شده و کوهزایی لارامید یکی از مهم ترین فازهای منطقه است، که باعث چین خوردگی وگسل خوردگی در این ناحیه شده و همچنین باعث دگرگونی و تغییر شکل در منطقه شده است. حرکات الیگو-میوسن و پلیو-پلیئستوسن نه تنها باعث چین خوردگی و گسل خوردگی شده است، بلکه باعث پیدایش مورفولوژی کنونی منطقه مورد مطالعه شده است. به طور کلی رخنمون های سنگی در محدوده مورد مطالعه شامل شیل ها، آهک ها، کنگلومرا، ولکانیک های کرتاسه، ماسه سنگ های ائوسن، مارن و کنگلومرای سازند قرمز زیرین، مارن و آهک های سازند قم، ماسه سنگ و مارن های میوسن، مارن و کنگلومرای پلیوسن، نهشته های کواترنر است. از نظر ساختاری روندهای اصلی منطقه، NW-SE، است و روند عمومی گسله های منطقه شمال باختری-جنوب خاوری است. با توجه موقعیت ساختاری منطقه مورد مطالعه در این پژوهش، مطالعه زمین ساخت فعال مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین تحلیل ریخت زمین ساختی منطقه کوه کبود و کوه سیاه با استفاده از شاخص های ریخت سنجی جهت پهنه بندی زمین ساخت فعال در بخش های پیشانی شمالی و جنوبی ارتفاعات صورت گرفته است. ابتدا منطقه مورد مطالعه به 17 حوضه تقسیم گردید و سپس 6 شاخص زمین شناختی شامل، شاخص عدم تقارن حوضه آبریز (AF)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص انتگرال ارتفاع سنجی (HI)، شاخص گرادیان – طول رود (SL)، شاخص شکل حوضه (BS) و میانگین شکل حوضه (BMS) برای هر حوضه به صورت جداگانه محاسبه شده است. با توجه به نقشه نهایی شاخص AFحوضه های 15 و 16 فعال تر هستند. نتایج بدست آمده از شاخص T نشان دهنده فعالیت بیشتر در حوضه 1 است. بیشترین مقادیر فعالیت زمین ساختی در شاخص HI، مربوط به حوضه های 14 و 17 است. نتایج شاخص SL نشان می دهد که خاور منطقه مورد مطالعه از نظر زمین ساختی فعال تر می باشد.
    خلاصه پایان نامه

  5. بررسی تاثیرگسل های فعال بر فرونشست دشت نهاوند با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری
    آوا هاشمی فکرت 1400
    هدف از این مطالعه بررسی نقش ساختارهای گسلی بر فرونشست دشت نهاوند است. منطقه مورد مطالعه از نظر ساختاری در پهنه سنندج-سیرجان و زاگرس قرار دارد که قسمت شمال خاوری منطقه در پهنه سنندج سیرجان و قسمت جنوب باختری در کمربند زاگرس مرتفع واقع شده است. گسل جوان اصلی زاگرس (MRF) مهمترین ساختار گسلی در منطقه مورد مطالعه است که یک پهنه گسلی امتدادلغز راستگرد می باشد که از قطعات گسلی مختلفی تشکیل شده است. گسل های نهاوند یکی از ز مهمترین قطعات این پهنه گسلی است که با روند شمال باختری-جنوب خاور در قسمت شمال خاوری دشت نهاوند و گسل گارون با روندی موازی با گسل نهاوند، در قسمت های جنوب باختری دشت نهاوند رخنمون دارند. در این پژوهش برای برآورد نرخ فرونشست دشت نهاوند و تاثیر گسلهای اصلی، از تکنیک تداخل سنجی راداری استفاده شده است. بدین منظور با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای سنتینل 1، اطلاعات مربوط به چاه های منطقه در دوره آماری 15 ساله و بازدیدهای صحرایی نرخ فرونشست در منطقه محاسبه شده است. سپس جهت تعیین چگونگی گسترش و فعالیت گسل های منطقه، ابعاد فرکتالی شکستگی ها در منطقه مورد مطالعه محاسبه شده است. بر اساس نتایج بدست آمده در نیمه اول سال 2018 نرخ فرونشست 31 میلیمتر در سال، در نیمه دوم سال 2018 نرخ فرونشست 34 میلیمتر در سال، در نیمه اول سال 2019 نرخ فرونشست 16 میلیمتر در سال، در نیمه دوم سال 2019 نرخ فرونشست 35 میلیمتر در سال، در نیمه اول سال 2020 نرخ فرونشست 46 میلیمتر در سال، در نیمه دوم سال 2020 نرخ فرونشست 15 میلیمتر در سال برارود شده است. حرکت امتدا لغز راستگرد با مولفه معکوس گسل نهاوند و حرکت امتدادلغز راستگرد با مولفه نرمال گسل گارون از مهمترین عوامل فرونشست دشت نهاوند است.
    خلاصه پایان نامه

  6. شناسایی مسیر گسل جوان اصلی زاگرس در آبرفت های دشت نهاوند به روش ژئوالکتریک
    احسان آقایانی 1400
    گسل جوان اصلی زاگرس به صورت سامانه ای از گسل های امتدادلغز راست بر است که عمدتاً موازی اما کاملاً متمایز از گسل اصلی معکوس زاگرس می باشد و آن را در چندین محل قطع می کند. گسل نهاوند یکی از قطعات اصلی گسل جوان اصلی زاگرس است. راستای گسل نهاوند N320 درجه و طول بیش از 55 کیلومتر، تقریباً به موازات گسل دورود قرار دارد اماحدود 3 کیلومتر به سمت شمال شرق جابجا شده است. انتهای شمال باختری گسل نهاوند در زیر رسوبات دشت نهاوند مشخص نیست و ارتباط آن با گسل صحنه به خوبی مشخص نیست. در مطالعات پیشین نیز ادامه شمال باختری این گسل در دشت نهاوند مشخص نشده است. بنابراین در این پژوهش با استفاده از روش ژئوالکتریک انتهای شمال باختری این گسل در زیر آبرفت های دشت نهاوند مورد بررسی قرار گرفته و هندسه و کینماتیک گسل و ارتباط آن با قطعه گسلی صحنه مشخص شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش دوقطبی–دوقطبی است که این آرایش به خاطر قدرت تفکیک ساختارهای قائم و جفت شدگی الکترومغناطیسی پایین بین حلقه های جریان و پتانسیل به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. بدین منظور دو نیمرخ و با روش دوقطبی–دوقطبی عمود بر راستای گسل برداشت و ادامه شمال باختری گسل در زیر نهشته های آبرفتی مشخص گردید. نتایج نیمرخ اول نشان داد که راستای گسل در زیر نهشته های آبرفتی ادامه داشته و امتداد گسل به سمت قطعه ی گردیان-قیلاب منحرف می گردد. به همین خاطر نیمرخ دوم داده برداری الکتریکی در بین این مسیر احتمالی در نظر گرفته شد و با انجام داده برداری و تفسیر نتایج بدست آمده مشخص شد که واقعا امتداد گسل به سمت قطعه گردیان-قیلاب ادامه مسیر داده و نهایتا به گسل صحنه متصل شده است.
    خلاصه پایان نامه

  7. تحلیل ساختاری و شواهد ریخت زمین ساختی تاقدیس قلاجه ، ایلام-قصرشیرین، باختر ایران
    علی جهانگیری 1400
    تاقدیس قلاجه با راستای شمال باختری-جنوب خاوری و با درازای حدود 80 کیلومتری یکی از ساختار های چین خورده در کمربند چین خورده-رانده زاگرس است که در قسمت شمالی زیر پهنه لرستان قرار دارد. رخنمون سطحی این تاقدیس را سازند هایی به سن مزوزوئیک (کرتاسه) تا سنوزوئیک تشکیل می دهند. هدف از این مطالعه تحلیل ساختاری، هندسی، بررسی سبک چین خوردگی،تحلیل ریخت زمین ساختی و بررسی ارتبط میان تکتونیک فعال با اشکال ریخت زمین ساختی در منطقه مورد مطالعه می باشد. در این پژوهش با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای، مدل ارتفاع رقومی (DEM) و بازدید های صحرایی، اشکال ریخت زمین ساختی مختلفی مانند سطوح مثلثی شکل و دره های ساغری شکل در منطقه مورد مطالعه شناسایی گردیده است. به منظور تحلیل فعالیت تکتونیکی منطقه مورد مطالعه و ارتباط آن ها با این اشکال ریخت زمین ساختی، از شاخص های ریخت زمین ساختی متفاوتی استفاده شده که عبارتنداز: 1) شاخص های مرتبط با عوارض شکل-گرفته در ناحیه جبهه کوهستان (Bl (طول قاعده سطوح مثلثی شکل) - A (مساحت هر سطح مثلثی شکل) -W (نسبت حداکثر پهنا دره ساغری شکل به مجرای خروجی)). 2) شاخص های مرتبط با شبکه زهکشی ( شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی آبراهه ها Δa (Hierarchical anomaly Index)- شاخص انشعابات R (Bifurcation Index)- شاخص نسبت انشعابات Rb (Bifurcation Ratio Index)- شاخص نسبت مستقیم انشعابات (Direct bifurcation ratio) Rbd- شاخص میانگین طول آبراهه های مرتبه یک (First, order Stream Length) LN1- شاخص تراکم حوضه زهکشی (Drainage density) Dd- شاخص فراوانی حوضه زهکشی (Drainage frequency) Df). 3) شاخص-های مرتبط با شکل حوضه ( شاخص درصد عدم تقارن حوضه آبریز (Percent of basin asymmetry) PAF- شاخص شکل حوضه (Basin shape) Bs- شاخص نسبت طول حوضه زهکشی به میانگین عرض آن (Bl/Bmw)- شاخص تقارن توپوگرافی عرضی حوضه T (Transverse topographic symmetry)- شاخص انحناء حوضه زهکشی (Crescent Index) CI- شاخص فاصله از محور تاقدیس Hs (Hinge Spacing)- منحنی هیپسومتریک و شاخص انتگرال هیپسومتری (Hypsometric Integral Index) Hi). همچنین برای تحلیل هندسی و ساختاری چین های مرتبط با گسل و سبک چین خوردگی در منطقه از سه نیمرخ ساختاری عرضی AAʹ ، BBʹ و CCʹ استفاده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده مساحت
    خلاصه پایان نامه

  8. زمین شناسی ساختمانی و ژئوشیمی رگه های سیلیسی در ناحیه یلفان – ارزانفود استان همدان
    ابراهیم فتاحی جویا 1400
    منطقه مورد مطالعه در 17 کیلومتری جنوب شرق شهرستان همدان و شرق توده ی گرانیتوئیدی الوند می-باشد، که از نظر تقسیم بندی زون های ساختمانی زمین شناسی ایران در زون سنندج-سیرجان و شرق باتولیت الوند واقع شده است. رگه های کوارتز این منطقه در سنگ های دگرگونی (فیلیت ،شیست، و میکاشیست و هورنفلس ) به صورت رگه ایی و عدسی های سیلیس تشکیل شده اند. که تشکیل شدن رگه های سیلیس در این منطقه با فعالیت های تکتونیکی منطقه مرتبط است، روند اغلب گسل ها از روند زاگرس پیروی می کنند. در مطالعات صحرایی رگه های کوارتز به سه شکل در منطقه دیده می شود: 1) بصورت رگه هایی به ضخامت کمتر از 10 سانتی متر و طول چندین متر در داخل اسلیت و هورنفلس ها 2) بصورت رگه هایی به ضخامت کمتر از 2 متر و طول کمتر از 20 متر با سنگ میزبان گارنت میکاشیست ها و اسلیت 3) بصورت رگه هایی به ضخامت بیش از 2 متر و طول بیش از 20 متر در سنگ های میکاشیست-ها رخنمون دارند، این رگه ها به بالا آمدن باتولیت الوند(فاز کوهزایی سیمرین میانی) و دگرگون شدن سنگ های تخریبی و تشکیل شیست ها و آزاد شدن کوارتز از محلول های هیدروترمال در طی واکنش های دگرگونی مجاورتی ایجاد شده است. این رگه ها با اندازه متفاوت در منطقه در بین سنگ های دگرگونی درجه بالا تا پایین تشکیل شده اند. روند دیاگرام گل سرخی نشان دهنده سه روند اصلی N-S، E-W و NW-SE برای درزه هاست. جهت شیب درزه ها در این ناحیه بیشتر به سمت W و به سمت S است. در منطقه ورکانه دو دسته شکستگی اصلی با روند شمال NW-SE و NE-SW دیده می شود که جهت شیب آنها به سمت جنوب شرقی و جنوب غربی است و در غرب روستای ارزانفود نیز یک روند اصلی NW-SE در راستای شکستگی دیده می شود که شیب آنها نیز به سمت جنوب غربی است. بنابراین در حالت کلی با حرکت از شمال منطقه به سمت جنوب روندهای پراکنده در راستای گسلها و رگه ها به روند غالب شمال NW-SE تبدیل می شود که این حالت ناشی از فعالیت و عملکرد گسلهای اصلی در منطقه است.
    خلاصه پایان نامه

  9. ارزیابی شواهد تکتونیک فعال در تاقدیس های ویزنهار وگوار -لرستان
    محمدافضل عشایری 1400
    در غرب استان لرستان شهرستان کوهدشت باتاقدیس های ویزنهار وگوار درامتداد شمالغرب جنوب شرق که از منظر زمین شناسی در قسمت مرکزی زیر پهنه لرستان واز لحاظ موقعیت جغرافیای در کمربند چین خورده – رانده زاگرس درقسمت باختر وجنوب باختری آن قرار گرفته است. هدف از این پژوهش ارزیابی شواهد تکتونیک فعال مرتبط با این دو تاقدیس بر مبنای استفاده از مدل های ارتفاعی رقومی (DEM )،تصاویر ماهوارهای و مطالعات صحرایی است. باتوجه به نقشه های زمین شناسی منطقه وبرداشت های صحرایی رخنمون های منطقه به سن کرتاسه بالایی وسنوزوئیک شامل سازندهای امیران ، تله زنگ ، کشکان ، آسماری – شهبازان و کچساران است. جهت بدست آوردن اطلاعات دراین پژوهش از الگوهای مطالعاتی ابراهه های جاری در یال های تاقدیس های ویزنهار وگوار براساس اندیس های ریخت زمین ساختی (مورفومتری) درارتباط با اشکال زیراتویی (مثلثی) (TriAngel facet ) ودره های ساغری (Wine glass) ودیگر پارمترهای ریخت سنجی aᇫ(ناهنجاری سلسله مراتبی)،CI سینوسیته شکل رود) ، Rb (نسبت انشعابات) ،Rbd (نسبت مستقیم انشعابات)،L1 (میانگین طول آبراهه های مرتبه یک)،Dd (تراکم حوضه آبریز)،Df (فراوانی حوضه آبریز)، Bs (شکل حوضه آبریز)، Af (عدم تقارن حوضه آبریز)،Hi (انتگرال هیپسو متری)،T (تقارن توپوگرافی عرضی)، وHs فاصله از محور تاقدیس مقدار فعالیت زمین ساختی منطقه تحت مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته است.
    خلاصه پایان نامه

  10. شواهد ریخت زمین ساختی رشد چین خوردگی در تاقدیس های گوار و وسکور، باختر لرستان
    یگانه فدایی 1400
    تاقدیس های وسکور و گوار با روند شمال باختری-جنوب خاوری در کمربند چین خورده-رانده زاگرس و در قسمت مرکزی پهنه لرستان قرار دارند. سازندهای رخنمون یافته دراین تاقدیس، سازندهای کرتاسه بالایی و سنوزوئیک هستند که از قدیم به جدید شامل: سازندهای امیران، تله زنگ، کشکان، آسماری – شهبازان، گچساران و نهشته های عهد حاضر است. هدف از این پژوهش تحلیل ریخت زمین ساختی رشد چین خوردگی در منطقه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور علاوه بر مطالعات صحرایی، روش های کمی و کیفی ریخت زمین ساختی در این منطقه انجام گرفته است. براساس شاخص های ریخت زمین ساختی به دست آمده با استفاده از مدل ارتفاع-رقومی (DEM) و تکنیک های GIS، پهنه بندی زمین ساختی با استفاده از شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (Δa)، شاخص انشعابات (R)، شاخص نسبت انشعابات (Rb)، شاخص درصدکج شدگی (PAF)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص شکل حوضه (Bs)، شاخص طول ابراهه های رده یک حوضه (L₁)، شاخص بیشترین طول آبراهه به میانگین بیشترین عرض آبراهه (Bl/Bmw)، شاخص فراوانی آبراهه ها (Df)، شاخص چگالی آبراهه ها (Dd)، شاخص فاصله از محورتاقدیس (Hs)، شاخص انتگرال هیپسومتری (Hi) و شاخص هلالی شکل رود (Ci) انجام گرفته است. براین اساس منطقه مطالعاتی از نظر فعالیت نسبی زمین ساختی(Lat) به ؟ رده با ؟ پهنه بندی شد. همچنین باتوجه به نامتقارن بودن بیشتر ساختارهای چین خورده و پرشیب بودن یال جنوب باختری و همچنین عملکرد سطوح جدایشی در تاقدیس های این زیرپهنه، شواهد ریخت زمین ساختی به شکل های مختلفی ازجمله تشکیل سطوح مثلثی قابل مشاهده است. سطوح مثلثی حاصل فعالیت زمین ساختی، در ناحیه جبهه کوهستان تشکیل شده و از مهم ترین عوارض ریخت زمین ساختی هستند. بدین منظور با استفاده از تصاویرماهواره ایی، نقشه زمین شناسی و مدل های ارتفاعی رقومی در ناحیه مورد مطالعه و بر روی یال های جنوبی تاقدیس ها تعداد 153 سطوح مثلثی ترسیم شده است که برای هر سطح مثلثی پارامترهایA ، Bl ، D، S، محاسبه شده است. براساس شیب لایه بندی و شیب توپوگرافی منطقه مورد مطالعه به 8 پهنه تکتونیکی تقسیم شده است. در قسمت هایی از یال تاقدیس که شیب لایه بندی کم است سطوح مثلثی شکل تشکیل نشده است. وجود سطوح مثلثی شکل پرشیب و قاعده طویل بیانگر فعالیت زمین-ساختی بالا می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مورفولوژی سطوح مثلثی
    خلاصه پایان نامه

  11. ارزیابی رشد ساختارهای چین خورده با استفاده از شواهد ریخت زمین ساختی، تاقدیس ماله کوه، باختر لرستان
    مونا حجازی فر 1399
    تاقدیس ماله کوه در قسمت مرکزی زیرپهنه لرستان و از لحاظ جغرافیایی در باختر و جنوب باختری کمربند چین خورده – رانده زاگرس قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی شواهد نو زمین ساختی مرتبط با تاقدیس ماله کوه با استفاده از تصاویر ماهواره ای، مدل های ارتفاع رقومی و برداشت های صحرایی است. روند این تاقدیس مانند دیگر تاقدیس های منطقه، شمال باختر-جنوب خاور است. رخنمون سطحی در این تاقدیس شامل سازند های سنوزوئیک و کرتاسه بالایی شامل امیران، تله زنگ، کشکان، آسماری-شهبازان و گچساران می باشد. در این پژوهش با استفاده از الگوی آبراهه ای موجود در یال تاقدیس، شاخص های ریخت زمین ساختی مرتبط با اشکال مثلثی شکل و دره های ساغری، پارامترهای ریخت سنجی شامل a (ناهنجاری سلسله مراتبی)، CI (انحنای شکل رود)، Rb (نسبت انشعابات)، Rbd (نسبت مستقیم انشعابات)، L1 (میانگین طول آبراهه های مرتبه یک)، Dd (تراکم حوضه آبریز)، Df (فراوانی حوضه آبریز)، Bs (شکل حوضه)، Af (عدم تقارن حوضه آبریز)، Hi (انتگرال هیپسومتری)، T (تقارن توپوگرافی عرضی) و Hs (فاصله از محور تاقدیس) میزان فعالیت تکتونیکی منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. شکل گیری آبراهه های چنگالی نامتقارن در بخش دماغه تاقدیس نشان از رشد جانبی به طرف دماغه دارد. الگوی آبراهه موازی در نزدیکی محور تاقدیس نشان دهنده شکل گیری حوضه های جوان در اثر فعالیت های نو زمین ساختی است. کاهش مقدار شیب لایه بندی و شیب توپوگرافی به سمت دماغه در یال جنوب باختری تاقدیس و وجود ساختارهای مثلثی شکل فراوان با قاعده طویل و دره های ساغری شکل با پهنای زیاد و عرض کم مجرای خروجی، نشان دهنده رشد جانبی تاقدیس به سمت دماغه و فعال بودن یال جنوبی تاقدیس می-باشد. بر اساس رده بندی شاخص های Af، T، Hi و Bs میزان فعالیت تکتونیکی حوضه های تاقدیس مورد بررسی قرار گرفته است. بیشتر حوضه های موجود در یال جنوبی تاقدیس به ویژه در بخش باختری و حوضه های شکل گرفته در بخش مرکزی یال شمالی تاقدیس در رده حوضه های با فعالیت زمین ساختی بالا و متوسط قرار گرفته اند. رابطه خطی مستقیم و مثبت بین a و Bs بیانگر افزایش ناهنجاری سلسله مراتبی در حوضه های طویل و کشیده است، در مقابل ارتباط منفی بین Bs و Dd نشان از کاهش تراکم آبراهه ها در حوضه های طویل دارد. بین هر جفت شاخص های تراکم و فراوانی حوضه و نسبت انشعابات
    خلاصه پایان نامه

  12. بررسی عوامل کنترلکننده ساختاری تاقدیس نفت، باختر ایران
    مهسا مهرعلی منصوری 1398
    تاقدیس نفت در کمربند چینخورده-رانده زاگرس و در شمالباختری شهر خرمآباد قرار گرفته است. رخنمون سطحی این تاقدیس را سازندهای ایلام، گورپی، امیران، تلهزنگ، کشکان، شهبازان، آسماری، گچساران تشکیل میدهند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل کنترل کننده ساختاری تاقدیس نفت است. بدین منظور سه نیمرخ ساختاری در بخش شمالباختری، مرکزی و جنوبخاوری تاقدیس ترسیم شده و پارامترهای هندسی و کینماتیکی چینخوردگی مورد بررسی قرار گرفته است. به طور کلی این تاقدیس یکی از ساختارهای چینخورده در بخشهای مرکزی و شمالی زیرپهنه لرستان است که از دو تاقدیس سطحی و عمقی تشکیل شده است. تاقدیس سطحی در بالای سطح جدایش بالایی و تاقدیس عمقی بین سطح جداش پایهای و بالایی تشکیل شده است. دو سطح جدایشی اصلی در منطقه مورد مطالعه شامل سطح جدایش میانی (سازند گرو) و سطح جدایش بالایی (سازندهای امیران) باعث دگرریختی و تشکیل چینخوردگی ناهماهنگ شده است. ضخامت این سطوح جدایشی تاثیر زیادی روی سبک تغییرشکل و چینخوردگی داشته و گسلهای راندگی در منطقه مورد مطالعه در این سطوح جدایشی ریشه دارند. این گسلهای راندگی شامل گسلهای راندگی کمعمق بالایی و عمیق است. راندگی کم عمق بالایی در سازند امیران ریشه داشته و به سمت سطح منتشر میشود و راندگی عمقی با ریشه در سازند گرو به سمت بالا منتشر شده و معمولا در سازند امیران افقی میشود. علاوه بر این گسلهای راندگی در بخش میانی تاقدیس نفت یک گسل راستالغز پیسنگی به سمت پوشش رسوبی بالایی انتشار یافته و باعث تغییر راستای محور تاقدیس از N70Wدر بخش شمالباختری تا N50Wدر بخش جنوبخاوری شده است. به طور کلی حرکت راستالغز راستگرد در کمربند زاگرس ناشی از همگرایی مایل بین ورقههای عربی و ایران است. نکته مهم این است که این حرکت راستالغز راستگرد عموما معطوف به گسلجواناصلیزاگرس با راستای شمالباختری-جنوب- خاوری است و شواهد نشان میدهد که این حرکت راستالغز راستگرد فقط برروی گسلجواناصلیزاگرس نیست و به بخشهای خارجیتر از منطقه برخوردی نیز انتشار یافته است. این گسلش راستالغز با راستای شمالی-جنوبی در زیرپهنه لرستان و در راستای تاقدیس نفت قابل مشاهده است. همچنین نتایج این مطالعه نشان میدهد که در قسمتی از تاقدیس که عملکرد گسل راستالغز باعث تغییر راستای محور شده، لولای چین به دو لولای جناقی و مدور تبدیل شده است
    خلاصه پایان نامه

  13. بررسی هندسه ساختاری تاقدیس امیران در زیرپهنه لرستان، باختر ایران
    زهرا قاسمی 1398
    تاقدیس امیران در قسمت مرکزی پهنه زمین ساخت لرستان و در شمال باختر کمربند چین خورده-رانده زاگرس قرار دارد، روند این ساختار مشابه دیگر تاقدیس های زاگرس شمال باختری-جنوب خاوری است. رخنمون سطحی در این تاقدیس شامل سازند های سنوزوئیک و کرتاسه بالایی از قدیم به جدید گورپی، امیران، تله زنگ، کشکان، آسماری-شهبازان، گچساران و آغاجاری است. در پهنه لرستان گسل های راندگی و راستالغز پی سنگی و سطوح جدایشی نقش مهمی در هندسه ساختاری توالی چین خورده ایفا می کند. در این پژوهش با استفاده از ترسیم شش نیمرخ عرضی ساختاری و نیمرخ طولی ساختاری، اطلاعات چاه های حفاری شده در منطقه مورد مطالعه و تاقدیس های همجوار و تجزیه و تحلیل های مربوطه، الگوی دگرریختی و هندسه ساختاری تاقدیس امیران مورد مطالعه قرار گرفته است. بر این اساس تاقدیس امیران از نوع چین های جدایشی است که دو سطح جدایشی بالایی و میانی هندسه ساختاری آن را تحت تاثیر قرار داده است. سطح جدایش میانی سازند گرو است که هندسه ساختارهای عمقی و به ویژه گروه بنگستان را تحت تاثیر گذاشته و سطح جدایشی بالایی سازند فلیشی امیران است که بر هندسه ساختارهای آسماری و جوان تر تاثیر قرار داده است. ضخامت زیاد سطح جدایش بالایی باعث تشکیل چین-خوردگی های ناهماهنگ سطحی روی تاقدیس های عمقی شده است. گسل های راندگی و گسل های امتدادلغز شمالی-جنوبی باعث انتقال دگرریختی به بخش های داخلی و تغییر روند تاقدیس امیران ازW در جنوب خاوری به W شمال باختری شده که این گسل از پی سنگ منشعب شده و برش هایی را تا سطح ایجاد کرده است. همچنین تجزیه و تحلیل پارامترهای هندسی بر روی سازند مقاوم سروک انجام شده و نشان می دهد که تاقدیس امیران از نظر کندی چین در نیمرخ ʹ و ʹ در رده نیمه زاویه دار و در سایر نیمرخ ها نیمه گرد شده قرار دارد و تاقدیس یک چین نامتقارن و استوانه ای و از نظر فشردگی باز و با نسبت ابعادی هم بعد است.
    خلاصه پایان نامه

  14. آنالیز ساختاری معدن سنگ آهن اختاچی با استفاده از روش مغناطیس سنجی، باختر همدان
    پیمان تومک 1398
    معدن سنگ آهن اختاچی، در فاصله 35 کیلومتری باختر شهر همدان و در پهنه رسوبی - ساختاری سنندج - سیرجان واقع شده است. به منظور آنالیز ساختاری این محدوده علاوه بر مطالعات صحرایی، از روش های ژئوفیزیکی (مغناطیس سنجی) و دورسنجی (تفسیر عکس های ماهواره ای) جهت بررسی ساختاری، ارتباط کانه زایی با زمین ساخت و نقش عوامل ساختاری در تمرکز ماده معدنی استفاده شد. بر اساس مطالعات صحرایی اولیه، در منطقه سه محدوده سنگ آهن، شمالی، مرکزی و جنوبی مشخص و در مرحله بعد، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تفسیر آن ها ساختارهای خطی منطقه، مانندگسل ها و شکستگی ها شناسایی شدند. با استفاده از اعمال فیلترهای مختلف، مشخص شد دو دسته ساختار خطی در منطقه وجود دارد، دسته اول که فراوان ترین و اصلی ترین ساختارهای خطی منطقه را شامل می شوند، دارای امتداد NE-SW و دسته دوم که می توان گفت ساختارهای خطی فرعی منطقه را تشکیل می دهند، دارای امتداد NW-SE هستند. سپس با مطالعات ژئوفیزیک مشخص شد که هر کدام از این محدوده ها، از چندین آنومالی تشکیل شده و با مدل سازی، طول، عرض و عمق و از همه مهم تر، امتداد آن ها مشخص گردید که موید نتایج حاصل از تفسیر عکس های ماهواره ای بود و دقیقاً همان امتداد را نشان می دادند. در آخرین مرحله با مطالعات صحرایی تکمیلی، گسل های منطقه شناسایی و شیب و امتداد آن ها برداشت گردید. پس از اعمال تصحیحات لازم بر روی داده های برداشت شده، نقشه شدت میدان مغناطیسی کل تهیه شد. با محاسبه شدت میدان منطقه ای و اعمال آن بر روی داده های خام، نقشه میدان باقیمانده به دست آمد. در ادامه، فیلترهای مشتق دوم قائم، گسترش به بالا در ارتفاعات مختلف، برگردان به قطب و سیگنال تحلیلی روی داده ها اعمال و نتایج حاصله به صورت نقشه های مختلف برای محدوده های مذکور ترسیم و مورد بحث قرار گرفت، سپس با طراحی تعدادی پروفیل بر روی آنومالی ها و با استفاده از نرم افزار مدل سازی معکوس بر روی این پروفیل ها انجام شد. از روش اویلر نیز به منظور بررسی عمق استفاده شد. در نهایت با تطبیق و تلفیق داده ها، مشخص شد که در معدن اختاچی، آهن، از پراکنش یکنواختی برخوردار نبوده و همین مساله موجب شده تا عیار آهن در نقاط مختلف معدن متفاوت باشد. در این تحقیق علت این مساله از طریق شناسایی گسل های واقع در منطقه و انجام بازدیدهای صحرایی و به نقشه درآوردن نقاط
    خلاصه پایان نامه

  15. تحلیل ساختاری پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس در جنوب سروآباد (مریوان)، باختر ایران
    صلاح اشترابه 1398
    منطقه سروآباد (جنوب مریوان) در باختر ایران و در کمربند زاگرس مرتفع قرار گرفته است. با توجه به اهمیت لرزه خیزی گسل جوان اصلی در باختر ایران، مطالعات ساختاری و ریخت زمین ساختی متعددی در ارتباط با این گسل در امتداد قطعات درود تا صحنه و مریوان تا پیرانشهر انجام گرفته است. با این وجود مطالعه خاصی در مورد شواهد ساختاری و ریخت-زمین ساختی این گسل در منطقه سروآباد انجام نشده است. گسل جوان اصلی زاگرس به منظور تحلیل ریخت زمین ساخت، ساختار و میزان فعالیت نسبی تکتونیکی منطقه مورد مطالعه، علاوه بر مطالعات صحرایی، روش های کمی و کیفی ریخت زمین ساختی، پارامترهای لرزه خیزی منطقه نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش با مطالعه نقشه های زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و داده های رقومی ارتفاعی منطقه و نرم افزار Arc GIS، پهنه‎ بندی زمین ساختی با استفاده از شاخص گرادیان طولی رودخانه و یا (Stream length gradient index) Sl، شاخص انتگرال هیپسومتری یاHi (Hypsometry integral index) ، شاخص فاکتور عدم تقارن حوضه زهکشی و یاAf (Drainage basin asymmetry index)، شاخص شکل حوضه یا Bs(Basin shape)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره و یا Vf (Ratio of valley floor to valley height) و شاخص تقارن توپوگرافی عرضی و یا T (Transverse topographic symmetry factor) انجام گرفته است. سپس نتایج بدست آمده از شاخص های ریخت زمین ساختی، بر اساس تحلیل های سلسله مراتبی وزن دهی شده و وزن هر شاخص در نقشه مربوطه اعمال شده است. برای یکسان سازی فاکتورها با استفاده از منطق فازی هر نقشه به بازه بین صفر تا یک تبدیل شده و با همپوشانی همه نقشه های فازی، نقشه نهایی فعالیت نسبی تکتونیکی تهیه شده است. با توجه به نقشه نهایی بخش های جنوبی و جنوب خاوری منطقه مورد مطالعه با راستای شمال باختری-جنوب خاوری و منطبق با MRF فعالیت نسبی بالایی نشان می دهند. در این پژوهش قطعه جدیدی ازMRF به نام قطعه سروآباد معرفی شده است که در حوضه رزاو به دو شاخه تقسیم شدهاست؛ شاخه خاوری تا قطعه مریوان ادامه دارد و شاخه باختری وارد کشور عراق می شود. هم چنین قطعه سروآباد دارای دو مولفه کششی و فشارشی است که ساختارهای ایجاد شده در منطقه نیز تایید کننده این موضوع می باشند. برای بررسی پارامترهای لرزه خیزی منطقه مورد مطالعه دایره ای به شعاع 100 کیلومتر و به مرک
    خلاصه پایان نامه

  16. تحلیل هندسی و نوزمین ساخت پهنه گسلی خلخاب ، شمال باختر نوبران
    مریم محمودی 1397
    پهنه گسلی کوشک – نصرت (خلخاب)، شمال نوبران، در پهنه زمین شناسی و ساختاری ارومیه – دختر قرار گرفته است. مطالعه بر روی نشانه های ریخت زمین ساختی، روش مناسبی در ارزیابی فعالیت های زمین ساخت نسبی و بررسی تاثیرات پهنه گسلی مورد مطالعه می باشد. در این پژوهش 5 شاخص ریخت سنجی، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص گرادیان – طول رودخانه (SL)، شاخص نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن (Vf) و شاخص منحنی فرازسنجی (Hi) محاسبه شده است. ارزیابی این شاخص ها و همپوشانی نتایج آن ها با یکدیگر به عنوان شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) در چهار رده که شامل مناطق با فعالیت زمین ساخت نسبی، خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم مشخص گردید. توزیع این شاخص نواحی مربوط به فعالیت گسل های مختلف و نرخ های نسبی زمین ساخت پویا را مشخص می سازد. همچنین بعد فرکتالی در 11 پهنه در منطقه مورد مطالعه برای الگوی گسل ها و شبکه زهکشی منطقه به روش مربع شمار، نمودارهای Log – Log و استفاده از تحلیل های فرکتالی مربوطه محاسبه شده است. بررسی نوزمین ساخت پهنه گسلی خلخاب و قرارگیری حوضه ها، با میزان فعالیت زمین ساختی متوسط تا بالا، در پهنه گسل های اصلی و فعال در منطقه به خصوص در مناطقی که تراکم شکستگی ها بیش از دیگر مناطق است و ابعاد فرکتالی محاسبه شده برای پهنه گسلی و شبکه زهکشی، نشان دهنده عملکرد فعال سامانه گسلی در جبهه جنوبی محدوده مورد مطالعه می باشد. نقش موثر ساختارهای زمین ساختی در ایجاد نرخ های بالایی از میزان فعالیت نسبی زمین ساختی و ریخت شناسی شبکه زهکشی به عنوان، عوامل مخاطرات طبیعی جدی در محدوده مورد مطالعه محسوب می شوند.
    خلاصه پایان نامه

  17. بررسی شواهد تکتونیک فعال در پهنه گسلی قمشلو، شاخه شمالی گسل کوشک – نصرت، جنوب آبگرم(استان قزوین)
    زهرا رسولی عنبر 1397
    گستره مورد مطالعه دراین پژوهش در شمال باختر ایران و در پهنه ایران مرکزی (کمربند ولکانیکی ارومیه - دختر) واقع شده است. هدف از این پژوهش تعیین میزان فعالیت زمین ساختی پهنه گسل قمشلو است. این گسل با طول تقریبی 48 کیلومتر و روند شمال باختر - جنوب خاور باعث دگرریختی در منطقه مورد مطالعه شده است. با توجه به اینکه برای قطعه گسلی قمشلو قبلا سازو کار معینی ذکر نشده است، در این پژوهش تحلیل و ارزیابی تکتونیک فعال قطعه گسلی قمشلو در بخش های مختلف آن با استفاده از شاخص های مورفومتری انجام شده است. به منظور تحلیل ریخت زمین ساخت منطقه مورد مطالعه، از مطالعات صحرایی، شواهد زمین ساختی تاثیرگذار بر ژئومورفولوژی منطقه مورد مطالعه و شاخص های مورفومتری استفاده شده است. جهت بررسی تاثیرات گسل قمشلو بر ریخت شناسی شبکه زهکشی، ابتدا محدوده مورد مطالعه به 18 حوضه تقسیم گردید. سپس 5 شاخص کمی مورفومتری شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T) ، شاخص گرادیان - طول رودخانه (SL)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf) و انتگرال ارتفاع سنجی (Hi) به منظور تعیین میزان فعالیت زمین ساختی نسبی و شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) محاسبه شده است. این شاخص در منطقه مورد مطالعه به 3 رده، رده 1 (فعالیت زمین ساختی بالا) رده 2 (فعالیت زمین ساختی متوسط) رده 3 (فعالیت زمین ساختی کم)، تقسیم شده است. نتایج بدست آمده از بررسی شاخص های مورفومتری و برداشت های صحرایی نشان دهنده فعالیت بیشتر بخش مرکزی (در میانه گسل قمشلو) و در بخش های شمالی و جنوبی به دلیل تراکم گسلی می باشد. به طور کلی می توان بیان نمود که ریخت شناسی شبکه زهکشی منطقه مورد مطالعه از نیروهای فعال زمین ساختی تاثیر پذیرفته است و منطقه جز مناطق فعال زمین ساختی است
    خلاصه پایان نامه

  18. ارزیابی اثرات زیست محیطی ناشی از فعالیت های نوین معدنکاری در روستاهای یارعزیز و زرشوران، شمال تکاب
    الهام معصومی فر 1397
    معدن طلا-آرسنیک زرشوران در استان آذربایجان غربی، در 37 کیلومتری شمال شهرستان تکاب و در 6 کیلومتری شمال-شمال شرق روستای زرشوران قرار دارد. هدف از این پژوهش، بررسی اثرات زیست محیطی معدن طلا-آرسنیک زرشوران بر رودخانه زرشوران و انشعابات رودخانه در دو روستای زرشوران و یار عزیز است. بر این مبنا، رسوبات و آب رودخانه زرشوران، انشعابات این رودخانه در روستاهای زرشوران و یارعزیز و همچنین آب آشامیدنی در دو روستای مذکور نمونه برداری و مورد ارزیابی زیست محیطی قرار گرفت. به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین (نظیر As، Zn، Sb، Mn، Fe، Mg، Sr، Al وBa ) در نمونه های آب از روش دستگاهی ICP-MS، غلظت آنیون ها توسط دستگاه ICو کاتیون ها توسط دستگاه ICP-OES اندازه گیری شد. همچنین برای تعیین غلظت فلزات سنگین در نمونه های رسوب از دستگاه ICP-OES استفاده شد. نتایج به دست آمده از تجزیه نمونه های آب نشان داد که آب منطقه مورد مطالعه براساس شاخص فلزی ( (MIدر تمامی ایستگاه های نمونه برداری (به استثنای دو ایستگاه YZ-W05 و (ZR-W01از آلودگی بالایی برخوردار هستند. همچنین براساس نقشه های پهنه بندی ترسیم شده با استفاده از روش درون یابی (IDW) در محیط ArcGIS 10.3، غلظت آرسنیک در تمام ایستگاه ها به جزء دو ایستگاه YZ-W05وYZ-W07 ، بیشتر از مقدار استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO)، بدست آمد. نمودارهای همبستگی و خوشه ای با استفاده از نرم افزار SPSS 24 برای نشان دادن ارتباط و منشاء بین عناصر در آب و رسوبات استفاده شد. نتایج به دست آمده از تجزیه نمونه های رسوب از لحاظ درجه آلودگی، عناصر آرسنیک، آنتیموان و کادمیوم در همه نقاط نمونه برداری در بالاترین رده آلودگی قرار داشتند. شلخص غنی شدگی ((EF نشان دهنده ی غنی شدگی عنصر آرسنیک در تمامی ایستگاه ها به جزء ایستگاه YZ-S04، در رده غنی شدگی بسیار شدید قرار دارند. براساس شاخص مخاطره اکولوژیکی (Er)، عنصر آرسنیک در همه ایستگاه ها به استثنای ایستگاه YZ-W04، در رده پتانسیل خطر بالا قرار گرفت. عنصر کادمیوم نیز در همه ایستگاه های نمونه برداری با پتانسیل خطر بالا قرار دارد. همچنین عناصر آرسنیک، آنتیموان و کادمیوم از نظر شاخص ارزیابی ریسک اکولوژیکی ( (RIدر رده خطر بسیار بالا (آرسنیک 06/6649، آنتیموان 55/3932 و کادمیوم 06/2466) قرار گرفت. از نظر شاخص سمیت عناصر آرسنیک و مس در اکثر نمونه
    خلاصه پایان نامه

  19. تحلیل ساختاری و ریخت زمین ساخت گسل حسن آباد، شمال آبگرم (استان قزوین)
    سیده بصیره حسینی 1397
    پهنه گسل حسن آباد در شمال منطقه آبگرم و در شمال باختری پهنه رسوبی - ساختاری ایران مرکزی واقع شده است. به منظور تحلیل ساختاری و ریخت زمین ساختی منطقه مورد مطالعه، علاوه بر مطالعات صحرایی، روش های کمی و کیفی ریخت زمین ساختی و زمین شناسی ساختاری روی این منطقه انجام گرفته است. بر اساس شاخص های ریخت زمین ساختی (Active tectonics indices (Iat)) به دست آمده با استفاده از مدل ارتفاع رقومی (DEM) و تکنیک های GIS، پهنه بندی تکتونیکی با استفاده از 5 شاخص ژئومورفیک، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص گرادیان - طول رودخانه (SL)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf) و منحنی و انتگرال ارتفاع سنجی (Hi) به تفکیک در هر کدام از 23 حوضه محاسبه شد و به 3 رده زمین ساختی تقسیم گردیده اند و با استفاده از قابلیت های نرم افزار GIS و توابع تحلیلی آن، 5 لایه اطلاعاتی SL رودخانه، Af، Vf و Tحوضه ها و منحنی هیپسومتری همپوشانی یافته و در نهایت برای هر حوضه میانگین مقادیر رده شاخص های ژئومورفولوژی (S/n) اندازه گیری شده و منطقه مورد مطالعه به 4 رده، رده 1 (با فعالیت زمین ساختی بسیار بالا)، رده 2 (با فعالیت زمین ساختی بالا)، رده 3 (با فعالیت زمین ساختی متوسط) و رده 4 (با فعالیت زمین ساختی نسبی کم)، تقسیم شده است. براساس نقشه پهنه بندی فعالیت نسبی زمین ساختی، حوضه های جبهه جنوبی پهنه گسلی حسن آباد از میزان فعالیت زمین ساختی نسبی بیشتری در قیاس با دیگر حوضه ها در محدوده مورد مطالعه برخوردار می باشند. حضور گسل خررود و بخش همپوشانی این گسل با گسل حسن آباد و افزایش تراکم گسله ها در این منطقه خود شاهدی بر این ادعا است. عملکرد سامانه گسلی فعال در این مناطق نقش موثر در ایجاد نرخ های بالایی از میزان فعالیت نسبی زمین ساختی در این حوضه ها داشته است. نتایج تمامی شاخص های ریخت سنجی بررسی شده در این پژوهش نیز، هر یک به تنهایی، نرخ بالای فعالیت نسبی زمین ساختی را در این حوضه ها تایید می نمایند. در مطالعات صحرایی جهت تحلیل ساختاری منطقه، شواهد زیادی از گسل خوردگی مانند خش لغزهای موجود روی سطوح گسل، جابه جایی لایه ها، رشد بلورها در جهت حرکت بلوک های گسله، خردشدگی لایه ها در مسیر حرکت گسل و پله های گسلی در ایستگاه های مختلف منطقه مورد مطالعه مشاهده گردید. در محدوده مورد مطالعه دو سا
    خلاصه پایان نامه

  20. بررسی کنترل کننده های ساختاری در کانسار طلای زرشوران، تکاب، شمال باختر ایران
    مهدی فرهانی مقدم 1397
    کانسار زرشوران در شمال باختری ایران و در 50 کیلومتری شمال شهرستان تکاب و 8 کیلومتری شمال خاوری روستای زرشوران قرار دارد. از نظر تقسیمات ساختاری این منطقه بخشی از منطقه ساختاری ایران مرکزی محسوب می شود. به طورکلی سنگ شناسی منطقه از دو مجموعه سنگ های دگرگونی شامل سازند ایمان خان (با ترکیب آمفیبول-اپیدوتیت شیست، سرپانتینیت شیست، سریسیت کلریت شیست و کوارتز میکا شیست) در بخش زیرین و سازند چالداغ (با ترکیب مرمر و کالک شیست) در بخش فوقانی، تشکیل شده است. کانه زایی طلا در واحدهای آهکی چالداغ و شیل های ژاسپروئیدی زرشوران با عیار متغییر 2 تا 10 گرم در تن (ppm) رخداده است. پس از یک وقفه رسوبگذاری طولانی از اردوویسین تا الیگوسن، پیشروی دریای الیگومیوسن باعث نهشت کنگلومرای بنفش، شیل میکادار و ماسه سنگ های آهکی الیگومیوسن (معادل سازند قم) بر روی واحدهای قدیمی تر منطقه شده است. یکی از مهمترین ساختارهای موثر بر ریخت شناسی و رخداد کانه زایی در این منطقه، راندگی گسل اصلی تکاب به طول 86 کیلومتر و روند تقریبی 160N با مولفه راستگرد بوده که شیب آن به سمت شمال خاور است. در طول گسل تکاب سنگ های آتشفشانی میوسن حدود 15 کیلومتر جابجایی راستگرد را نشان می دهند، همچنین در اثر عملکرد این گسل تاقدیس فشارشی ایمان خان شکل گرفته است. کانسار طلای زرشوران بر روی تاقدیس ایمان خان قرار دارد که این تاقدیس با میل (پلانژ) دو سویه، با راستای NW-SE (125N) و بیضی شکل، دارای طول 8 کیلومتر و عرض 2 کیلومتر است. شیب طبقات در دامنه های جنوب باختری این تاقدیس به سمت جنوب باختر و حدود 35 تا 50 درجه و در نواحی مرکزی تاقدیس بین 45 تا 70 درجه می باشد. در هسته این تاقدیس مجموعه دگرگونی ایمان خان قرار دارد، بر روی تاقدیس ایمان خان شکستگی های مرتبط با چین خوردگی مانند شکستگی های طولی و عرضی که به ترتیب دارای روند شمال باختری-جنوب خاوری و شمال خاوری-جنوب باختری هستند، شکل گرفته است. فعالیت های آتشفشانی سنوزوئیک به دلیل شواهدی از قبیل نهشته های تراورتنی و چشمه های گرمابی در منطقه تا عهدحاضر نیز فعالیت دارند. سیالات گرمابی از طریق شکستگی های طولی و عرضی ناشی از چین خوردگی تاقدیس ایمان خان به سطح رسیده و سبب تشکیل کانسار طلای زرشوران شده است.
    خلاصه پایان نامه

  21. تحلیل ساختاری پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس، جنوب نهاوند (باختر ایران)
    یزدان شهریاری تحسینیان 1397
    هدف از این مطالعه تحلیل ساختاری قطعه گسلی نهاوند در بخش میانی پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس (Main Recent Zagros Fault ) در جنوب نهاوند است. منطقه مورد مطالعه از نظر ساختاری در پهنه سنندج - سیرجان و زاگرس مرتفع قرار گرفته استMRF. به صورت یک پهنه گسلی می باشد و از چندین قطعه گسلی تشکیل شده است. گسل نهاوند با روند شمال غرب -جنوب شرق در بخش میانی MRF و در شمال قطعه گسل درود و قلعه حاتم قرار گرفته است. این گسل با امتداد و شیبN320/70NE و طول در حدود 55 کیلومتر، باعث دگرریختی در منطقه مورد مطالعه شده است. در این مطالعه ابتدا شکستگی ها و خطواره های پهنه گسلی نهاوند با استفاده از روش های سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای لندست و مدل سایه ارتفاعی استخراج شده است. سپس تحلیل های فرکتالی شکستگی ها و خطواره های ساختاری منطقه جهت تعیین مناطق با شکستگی بالا و مطالعات صحرایی دقیق انجام گردیده است. روند اصلی شکستگی ها شمال غرب- جنوب شرق است و این روندها مطابق با پهنه گسلی MRF در منطقه می باشد. در تحلیل فرکتال شکستگی ها در جنوب منطقه بیشترین مقدار بعد فرکتال و در شرق منطقه کمترین مقدار بعد فرکتال بدست آمده است. عامل تاثیر گذار در افزایش بعد فرکتالی منطقه مورد مطالعه، شکستگی های مرتبط با پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس می باشد که با دور شدن از این پهنه گسلی تراکم آنها کاهش می یابد. بررسی مقاطع ساختاری ترسیم شده نشان می دهد که گسل نهاوند در شمال شهر بروجرد از طریق گسل قلعه حاتم به قطعه جنوبی متصل شده است. وجود ساختار های مثلثی شکل در محدوده مورد مطالعه نشان مولفه کششی MRF است. فعالیت گسل MRF در مسیر آبراهه ها در نزدیکی روستای ونایی باعث جابجایی راست بر و در حدود 3 کیلومتری آبراهه ها شده است. در نتیجه لغزش برای 5-10 میلیون سال پیش 1.6-3.2 سانتی متر تخمین زده شده است.
    خلاصه پایان نامه

  22. تحلیل مورفوتکتونیک کوه های گرین، جنوب نهاوند (باختر ایران)
    حسین نظری دبیر 1396
    کوه های گرین در مرز پهنه سنندج - سیرجان (در شمال خاور) با پهنه زاگرس مرتفع (در جنوب باختر) قرار گرفته است. اگر چه روند غالب ساختاری پهنه های زاگرس و سنندج - سیرجان شمال باختری - جنوب خاوری است اما در محدوده مورد مطالعه، ساختارها دو نوع جهت گیری نشان می دهند. در بخش جنوب باختری منطقه مشابه روند زاگرس و در بخش جنوب خاوری ، روند خاور تا شمال خاوری - باختر تا جنوب باختری است. با توجه به موقعیت ویژه ساختاری و قرارگیری در مرز دو پهنه مهم تاکنون مطالعات ریخت زمین ساختی و نوزمین ساختی دقیقی بر روی این منطقه انجام نشده است. به منظور تحلیل ریخت زمین ساخت منطقه مورد مطالعه، از مطالعات صحرایی، ارزیابی شواهد زمین ساختی تاثیرگذار بر ژئومورفولوژی کنونی کوه های گرین، شاخص های مورفومتری و تحلیل های فرکتالی استفاده شده است. رودخانه ها و شبکه زهکشی ازجمله مهم ترین عوارضی هستند که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حساس می باشند. جهت بررسی تاثیرات گسل نهاوند بر ریخت شناسی شبکه زهکشی، ابتدا محدوده مورد مطالعه به 47 حوضه تقسیم گردید. سپس 6 شاخص کمی مورفومتری، شاخص گرادیان - طول رودخانه (SL)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص سینوسیتی جبهه کوهستان (Smf) و منحنی و انتگرال ارتفاع سنجی (Hi) محاسبه شده است. به منظور تعیین میزان فعالیت زمین ساختی نسبی، شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) محاسبه و منطقه مورد مطالعه به 3 رده، فعال (رده1)، نسبتاً فعال (رده2) و با فعالیت کم (رده3) تقسیم شده است. همچنین بعد فرکتالی در 6 پهنه در منطقه مورد مطالعه برای الگوی گسل ها و شبکه زهکشی منطقه به روش مربع شمار، نمودارهای Log - Log و استفاده از تحلیل های فرکتالی مربوطه محاسبه شده است. نتایج بدست آمده از بررسی شاخص های مورفومتری و ابعاد فرکتالی برای سیستم گسلی فعال و شبکه زهکشی در کوه های گرین نشان دهنده فعالیت بیشتر بخش مرکزی (در راستای کوه گرین) و بخش جنوبی (محل برخورد ساختارهای زمین ساختی فعال مثل گسل های نهاوند، گرین، گاماسیاب و سنگ سوراخ ) می باشد. به طور کلی می توان بیان نمود که ریخت شناسی شبکه زهکشی منطقه مورد مطالعه از نیروهای فعال زمین ساختی تاثیر پذیرفته است.
    خلاصه پایان نامه

  23. تحلیل ساختاری تاقدیس سرکان (جنوب باختری لرستان)
    سمیرا شه مرادی 1396
    تاقدیس سرکان در کمربند چین خورده رانده زاگرس و در پهنه رسوبی - ساختاری لرستان قرار گرفته است. هندسه و کینماتیک چین ها در این پهنه توسط گسل های راندگی و سطوح جدایشی کنترل می شود. سازندهای رخنمون یافته در این تاقدیس، سازندهای کرتاسه بالایی و سنوزوئیک هستند که از قدیم به جدید شامل: سازندهای امیران، تله زنگ، کشکان، آسماری – شهبازان، گچساران و نهشته های عهد حاضر است. در این پژوهش با استفاده از تفسیر نیمرخ های لرزه ای دوبعدی و ترسیم هفت نیمرخ ساختاری و محاسبه پارامترهای هندسی، به بررسی هندسه و تحلیل سبک دگرریختی تاقدیس و نقش سطوح جدایشی بر سبک چین خوردگی آن پرداخته شده است. ساختار این تاقدیس تحت تاثیر دو سطح جدایش قرار گرفته است که سازند فلیشی امیران به عنوان سطح جدایش بالایی و سازند شیلی گرو نیز به عنوان سطح جدایش میانی است. ضخامت زیاد سطح جدایش بالایی باعث جابجایی محور تاقدیس و همچنین چین خوردگی ناهماهنگ تاقدیس سطحی نسبت به تاقدیس عمقی به سمت جنوب باختر شده است. هندسه چین خوردگی تاقدیس عمقی سرکان به صورت چین جدایشی نامتقارن است که با افزایش تنش در میانه تاقدیس و عدم گسترش پس راندگی در یال پشتی مشخص می شود. بررسی های انجام شده بر روی پارامترهای هندسی و نیمرخ های ساختاری تاقدیس سرکان نشان دهنده غیراستوانه ای بودن این تاقدیس است و از لحاظ فشردگی و نسبت ابعادی به ترتیب در رده، باز تا ملایم و پهن قرار گرفته است.
    خلاصه پایان نامه

  24. تحلیل ساختاری تاقدیس های سرگلان ودره بانه خاوری (جنوب باختری لرستان)
    نسیم رحمانیان کوشککی 1396
    تاقدیس های سرگلان و دره بانه خاوری در پهنه ساختاری لرستان و در باختر کمربند چین خورده-رانده زاگرس واقع شده اند و روند این ساختار مشابه دیگر تاقدیس-های زاگرس شمال باختری-جنوب خاوری است. در این پهنه گسل های راندگی و سطوح جدایشی نقش مهمی در هندسه و کینماتیک ساختارهای چین خورده ایفا می کنند. در این پژوهش با استفاده از تفسیر هشت نیمرخ لرزه نگاری دوبعدی، ترسیم نیمرخ های ساختاری، اطلاعات چاه های حفاری شده در تاقدیس های همجوار و تجزیه و تحلیل های مربوطه، الگوی دگرریختی و هندسه ساختاری تاقدیس های سرگلان و دره بانه خاوری مورد مطالعه قرار گرفته است. بر این اساس تاقدیس های سرگلان و دره بانه خاوری از نوع چین های جدایشی است که دو سطح جدایشی بالایی و میانی هندسه ساختاری آن را تحت تاثیر قرار داده است. سازند شیلی گرو به عنوان سطح جدایش میانی و سازند فلیشی امیران به عنوان سطح جدایش بالایی باعث دگرریختی منطقه شده است. ضخامت زیاد سطح جدایش بالایی باعث تشکیل تاقدیس هایی با طول موج و دامنه کوتاه در سطح و همچنین باعث تشکیل چین خوردگی های ناهماهنگ سطحی روی تاقدیس های عمقی شده است، به-طوری که تاقدیس عمقی سرگلان نسبت به تاقدیس سطحی حدود 10 کیلومتر بیشتر به سمت شمال باختر ادامه پیدا می کند. همچنین تجزیه و تحلیل پارامترهای هندسی بر روی سازند مقاوم سروک انجام شده و نشان می دهد که هر دو تاقدیس یک چین نامتقارن و غیراستوانه ای و از نظر فشردگی باز و ملایم با نسبت ابعادی پهن است.
    خلاصه پایان نامه

  25. تحلیل ساختاری گسل مروارید در پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس (غرب ایران)
    پریسا امینی 1395
    منطقه مورد مطالعه در پهنه ساختاری سنندج-سیرجان و زمیندرز زاگرس قرار دارد و این محدوده مهم ترین ساختار پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس (MRF) است. MRF به صورت یک پهنه گسلی می باشد و از چندین قطعه گسلی تشکیل شده است. گسل مروارید با روند شمال-باختر-جنوب خاور در بخش میانی MRF و در شمال باختر قطعه گسلی صحنه قرار گرفته است. این گسل با امتداد و شیب N130/70NE و طول حدود 72 کیلومتر، در منطقه تیژتیژ، کامیاران و میانراهان رخنمون دارد. در این مطالعه ابتدا شکستگی ها و خطواره های پهنه گسلی مروارید با استفاده از تکنیک های سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای لندست و مدل های سایه ارتفاعی استخراج شده است. سپس تحلیل های فرکتالی شکستگی ها و خطواره های ساختاری منطقه جهت تعیین مناطق با تراکم شکستگی بالا و مطالعات صحرایی دقیق، انجام گردیده است. در بررسی مقاطع ساختاری ترسیم شده در عرض گسل، نشان می دهد که گسل مروارید در منطقه پالنگان به قطعه شمالی MRF متصل شده است. در این محل گسل MRF به دو قطعه تقسیم می شود که قطعه گسل مروارید در سمت شمال خاوری قرار گرفته است. این گسل در مجاورت روستای مروارید در منطقه کامیاران رخنمون داشته و در سمت جنوب خاوری به صورت یک خم گسلی به قطعه گسلی صحنه متصل می شود. خش لغزهای روی سطح گسل، مکانیسم راستالغز راستگرد با مولفه معکوس و جابجایی های راستگرد در مسیر آبراهه ها فعالیت جوان آن را نشان می دهد. در امتداد گسل حرکت راستگرد باعث جابجایی حدود 16 کیلومتری آبراهه ها شده است در نتیجه نرخ لغزش از 5-10 میلیون سال پیش 1.6-3.2 برآورد شده است. در بررسی راندگی ها و ساختارهای فشارشی ایجاد شده که منجر به تشکیل سفره های راندگی در منطقه شده است سه ریشه راندگی تشخیص داده شده است. ریشه راندگی ها در شمال و شمال باختر گسل مروارید و در پهنه سنندج-سیرجان واقع شده است و هر کدام از راندگی ها منجر به جابه جایی های متفاوتی در منطقه شده است. در نتیجه سفره های راندگی در توالی فیلیشی پهنه سنندج-سیرجان منجر به قرارگیری بخش های نابرجایی از این واحدها در پهنه خرد شده و در میان توالی های سنوزوییک شده است.
    خلاصه پایان نامه

  26. بررسی زمین شناسی و تحلیل ساختاری منطقه نهاوند(جنوب غرب همدان)
    جواد حقیقت نسب 1394
    منطقه مورد مطالعه (نهاوند)، در جنوب غرب شهرستان همدان قرار دارد. از نظر زمین شناسی، منطقه مورد مطالعه از نهشته های کربناتی پالئوزوئیک فوقانی (پرمین) و پرموتریاس تشکیل گردیده که توسط نهشته های دگرگون شده زون سنندج- سیرجان پوشیده شده اند. از دیدگاه ژئوتکتونیکی، این زون بین دو زون آذرین- رسوبی (ارومیه- بزمان) در شمال شرق و زاگرس مرتفع در جنوب غرب واقع شده و به این جهت از نظر تکتونیکی و ساختاری بسیار حائز اهمیت می باشد. از آنجا که منطقه نهاوند از نظر ژئوتکتونیکی در ناحیه پس بوم ( هینترلند) واقع است، در اثر برخورد و زیررانش صفحه عربی به زیر صفحه ایران، راندگی و روراندگی های متعدد در نهشته های موجود در منطقه مورد مطالعه مشاهده می شود. در بخش شمالی نهاوند نهشته های زون دگرگونی سنندج- سیرجان بر روی بخش کربناتی پرمین رانده و در شمال شرق منطقه رورانده شده اند. این کربنات ها قدیمی ترین نهشته های منطقه مورد مطالعه در زون سنندج- سیرجان به شمار می رود که در بعضی قسمت ها قابل تفکیک نبوده و به نام سری نهاوند نامیده شده اند. در بخش جنوبی منطقه و در نزدیکی زون زاگرس مرتفع، نهشته های کرتاسه بر روی نهشته های جوان تر سنوزوییک زیرین و افیولیت ها، راندگی دارند، جایی که گسل معروف گرین و سنگ سوراخ در مسیر رودخانه گاماسیاب دیده می شوند. تقریبا در میانه منطقه مورد مطالعه، گسل نهاوند که از نوع مورب لغز راستگرد است در راستای شمال غرب- جنوب شرق، سرتاسر منطقه را تحت تاثیر قرار داده و از شمال غرب به گسل امتدادلغز صحنه و از جنوب شرق به گسل بروجرد متصل می گردد. بدین جهت از گسل های لرزه خیز زاگرس در غرب کشور معرفی شده است. با مطالعات انجام شده و تحلیل ساختاری در منطقه، تحلیل فابریک S-C ، الگوی Z شکل چین و خش لغزهای روی آینه گسل در سازندهای این منطقه، مولفه راستگرد بودن گسل نهاوند تایید شده است. با توجه به استریونت گسل های برداشت شده از منطقه و اطلاعات بدست آمده از آن ها، گسل های F1، F3 و F5، محور حداکثر فشارش شمال غرب- جنوب شرق و گسل های F2 و F4 محور حداکثر فشارش شمال شرق- جنوب غرب را نشان می دهند. درزه های برداشت شده از منطقه جهت گیری خاصی نداشته و شاهد معتبری برای تعیین نیروهای تکتونیکی حاکم بر منطقه نمی باشند.
    خلاصه پایان نامه

  27. تحلیل مورفوتکتونیک و نئوتکتونیک منطقه آوج – آبگرم (جنوب غرب قزوین)
    سحر قمریان 1394
    منطقه آوج – آبگرم در شمال باختر ایران و در جنوب پهنه البرزباختری قرار گرفته است. با توجه به موقعیت ویژه ساختاری و قرارگیری در مرز دو پهنه ساختاری ایران مرکزی و پهنه سنندج – سیرجان، تاکنون مطالعات ساختاری، ریخت زمین ساختی و نوزمین ساختی دقیقی بر روی این منطقه انجام نشده است. به منظور تحلیل ریخت زمین ساخت و نوزمین ساخت منطقه مورد مطالعه، علاوه بر مطالعات صحرایی، روش های کمی و کیفی ریخت زمین ساختی و زمین شناسی ساختاری در این منطقه انجام گرفته است. براساس شاخص های ریخت زمین ساختی مدل توپوگرافی رقومی (DEM) منطقه و تکنیک های نرم افزار ArcGIS، پهنه بندی زمین ساختی با استفاده از شاخص طول جریان – شیب رود (SL)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (فاکتور عدم تقارن) (Af) و شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، انجام گرفته است. بر این اساس منطقه مطالعاتی از نظر فعالیت نسبی زمین ساختی (Iat)، به 3 رده، فعال (رده1)، نسبتاً فعال (رده2) و با فعالیت کم (رده3) پهنه بندی شد که فعال ترین مناطق زمین ساختی در طول گسل های حسن آباد و خررود در بخش شمال و بخش هایی از جنوب منطقه است. نتایج به دست آمده از شاخص های ریخت سنجی و پهنه بندی حوضه های منطقه، نرخ فعالیت نسبی زمین ساختی متوسط تا بالا را در این منطقه نشان می دهد. تحلیل پدیده های نوزمین ساختی و شواهد ریخت شناسی مانند جابه جایی آبراهه ها، قطع شدگی و جابه جایی عوارض ساختاری، مشخصات هندسی صفحه های گسل، حرکات چپ بر را اثبات می کند و وجود پرتگاه های گسلی، قرارگیری رسوبات قدیمی در کنار رسوبات جوان کواترنر نشان دهنده عملکرد معکوس سامانه گسلی فعال در این منطقه می باشد. به نظر می رسد، الگوی تغییر شکل در منطقه مطالعه شده شامل حرکات راستالغز و معکوس و راندگی های جوان تر در یک رژیم ترافشاری باشد.
    خلاصه پایان نامه