Amir hossein Sadr

Assistant Professor

Update: 2024-05-16

Amir hossein Sadr

Faculty of Basic Sciences / Department of Geology

M.Sc. Theses

  1. تحليل ساختاري شكستگي ها در جنوب باختر گل تپه، شمال همدان
    مرتضي يوسفي 2023
    چكيده: نقشه زمين شناسي گل تپه در گستره اي به وسعت 625 كيلومترمربع در مرز استان هاي همدان و كردستان و در ميان طول هاي ΄́00΄00 °48 تا ΄́00 ΄15 °48 خاوري و΄́00 ΄00 °35 تا ΄́00 ΄15 °35 شمالي قرار دارد. از منظر تقسيمات زمين-شناسي ايران، ناحيه مورد مطالعه شمال زون سنندج- سيرجان، پهنه با دگرشكلي هاي پيچيده و زيرپهنه فيليت هاي همدان واقع شده است و سنگ هاي دگرگوني، رسوبي و آذرين در بازه زماني ژوراسيك پسين- كواترنري رخنمون دارند. بر اساس پيمايش هاي صحرايي، نتايج آزمايشگاهي، سن سنجي هاي مطلق و مطالعات ميكروسكوپي، تغييراتي در جايگاه چينه شناسي واحدهاي سنگي منطقه نسبت به نقشه هاي پايه ايجاد شد. براي پروتوليت سنگ هاي دگرگوني درجه ضعيف (واحد فيليت هاي همدان mt) سن ژوراسيك پسين در نظر گرفته شد. گدازه هاي رخنمون يافته در منطقه همگي مربوط به پس از كوهزايي (Post colission) هستند و در زمان ميوسن پسين تزريق شده اند. توده هاي نفوذي (واحدهاي gr، di، gb) براي نخستين بار از منطقه گزارش و سن پس از ائوسن (اليگوسن ؟) براي آن ها پيشنهاد شد. سه واحد در نهشته هاي معادل سازند قم (ميوسن پيشين) تفكيك و سن آن از اليگوميوس به ميوسن پيشين محدود شد. توالي آذرآواري بر اساس جايگاه چينه شناسي و گدازه هاي تعيين سن شده در بالا و پايين، سن ميوسن مياني- پسين دارند. بر تحليل گسل ها، منطقه به چهار ربع (ربع A: ناحيه شمال خاوري، B: ناحيه جنوب خاوري، C: ناحيه جنوب باختري و D: ناحيه شمال باختري) تقسيم و بعد فركتال در هر پهنه به صورت مجزا محاسبه شد. بر اين اساس بيشترين و كمترين مقدار بعد فركتال به ترتيب متعلق به پهنه هاي D و C مي شود. در ربع A، بيشتر سفره هاي رورانده ديده مي-شود كه حاصل روراندگي آهك علي صدر (واحد K1l) بر روي فيليت هاي همدان با راستاي عمومي شمال خاور- جنوب باختر تا خاور- باختر است. اين روراندگي ها در اثر عملكرد فاز كوهزايي لاراميد تشكيل شده اند. در ربع B، بيشتر گسل هاي راستالغز با مولفه نرمال در يال هاي شمالي و جنوبي چين خوردگي اصلي منطقه ديده مي شود. به نظر مي رسد كه اين گسل ها از نوع Tear Faults باشند. در ربع C، بيشتر گسل هاي نرمال در نهشته هاي جوان نئوژن و كواترنري مشاهده مي شوند. عملكرد اين گسله ها به صورت بريدگي مخروط افكنه هاي جوان در تصاوير DEM و تشكيل چينه-هاي رشدي در كنگلومراي كواترنري مشهود
    Thesis summary

  2. بررسي ارتباط ژنتيكي رگه پگماتيتي جنوب ارزانفود با خانواده هاي +LCT/NYF NYF يا LCT براي اكتشاف فلزات استراتژيك
    مصطفي جليليان 2022
    رگه پگماتيتي ارزانفود)جنوب روستاي ارزانفود( در جنوب شرق همدان،شرق توده گرانيتوئيدي الوند واقع شده است.از نظر تقسيم بندي هاي زون هاي ساختاري زمين شناسي در زون سنندج سيرجان واقع شده است.رگه پگماتيتي ارزانفود در سنگ هاي دگرگوني منطقه و درون شيست ها نفوذ كرده است.بر اساس بازديد هاي صحرايي و با توجه به مطالعات سطوح درزه ها رگه پگماتيتي ارزانفود در امتداد سيستم NW-SE و با شيبي به سمت SW قرار دارد اين رگه تحت تاثير گسل ارزانفود جايگيري كرده است.برگوارگي غالب منطقه جزء دگرشكلي نسل سوم است.منطقه مورد مطالعه در تيپ گرانيت هاي همزمان با تصادم قاره اي و درون صفحه اي قرار دارند.همچنين در تيپ هاي كوهزايي و ناحيه فشارشي واقع شده است كه نشان دهنده نوع پگماتيت هاي LCT است.در مطالعات پتروگرافي سنگ هاي اسيدي تا حد واسط)ديوريت،كوارتز ديوريت،توناليت و گرانوديوريت(شناسايي شده است كه شامل مجموعه كانيايي كوارتز،مسكوويت،فلدسپار،تورمالين و سنگ شيست ميزبان رگه پگماتيت گارنت ميكا شيست است.سنگ هاي مورد مطالعه در محدوده آلكالين قرار دارند و بر طبق درجه اشباع از آلومين سنگ ها در محدوده متا- پرآلومين قرار دارند كه نشان دهنده خانواده LCT از پگماتيت ها است.مقادير بالاي ليتيم،سزيم و روبيديوم در مسكويت ها آنها را جزء گروه هاي عناصر كمياب قرار ميدهد.غني شدگي هاي Ta-Nb در نمونه هاي پگماتيتي نشان دهنده نوع خانواده LCT است.در نمودار هاي K/Rb به Cs نمونه ها در محدوده كانه زايي 2 قلع و جزءگروه لپيدوليت تا ليتيم مسكوويت قرار ميگيرند.مقادير Na/Li در مقابل Cs نشان دهنده تيپ بريل كلمبيت تا آلبيت اسپودومن است. براساس الگو هاي غني سازي Ta و Mn نشان دهنده تيپ كمپلكس بريل اسپودومن تا لپيدوليت است.مقادير K/Rb به Rb در نمونه ها نشان دهنده محدوده كاني سازي در پگماتيت است.مطالعات ميانبار هاي سيال نشان دهنده انواع ميانبار هاي تك فازي L -دو فازي L+V و سه فازي L+V+S است.ميزان ميانگين شوري در نمونه هاي مورد مطالعه كوارتز،آمازونيت و پگماتيت 83.83 درصد وزني معادل نمك طعام و در سيستم NaCl-O2H محاسبه شده است.مطالعه دماسنجي نشان دهنده دماي همگن شدن از 881 تا 111 درجه در نمونه ها است.وجود ميانبار هاي دوفازي غني از مايع و گاز به همراه تك فازي گاز مويد شرايط جوشش است.دو فرآيند جوشش و ميكسينگ با اب هاي جوي در كاني سازي دخالت داشته
    Thesis summary

  3. تحليل ريخت زمينساختي منطقه كوه كبود و كوه سياه در شمال گرماب، باختر ايران
    سارا بيات 2022
    منطقه مورد مطالعه شامل كوه كبود و كوه سياه است كه در شمال خاوري شهرستان گرماب در استان زنجان واقع شده است. از نظر جايگاه ساختاري منطقه مورد مطالعه در پهنه ايران مركزي واقع شده و كوهزايي لاراميد يكي از مهم ترين فازهاي منطقه است، كه باعث چين خوردگي وگسل خوردگي در اين ناحيه شده و همچنين باعث دگرگوني و تغيير شكل در منطقه شده است. حركات اليگو-ميوسن و پليو-پليئستوسن نه تنها باعث چين خوردگي و گسل خوردگي شده است، بلكه باعث پيدايش مورفولوژي كنوني منطقه مورد مطالعه شده است. به طور كلي رخنمون هاي سنگي در محدوده مورد مطالعه شامل شيل ها، آهك ها، كنگلومرا، ولكانيك هاي كرتاسه، ماسه سنگ هاي ائوسن، مارن و كنگلومراي سازند قرمز زيرين، مارن و آهك هاي سازند قم، ماسه سنگ و مارن هاي ميوسن، مارن و كنگلومراي پليوسن، نهشته هاي كواترنر است. از نظر ساختاري روندهاي اصلي منطقه، NW-SE، است و روند عمومي گسله هاي منطقه شمال باختري-جنوب خاوري است. با توجه موقعيت ساختاري منطقه مورد مطالعه در اين پژوهش، مطالعه زمين ساخت فعال مورد بررسي قرار گرفته است. بنابراين تحليل ريخت زمين ساختي منطقه كوه كبود و كوه سياه با استفاده از شاخص هاي ريخت سنجي جهت پهنه بندي زمين ساخت فعال در بخش هاي پيشاني شمالي و جنوبي ارتفاعات صورت گرفته است. ابتدا منطقه مورد مطالعه به 17 حوضه تقسيم گرديد و سپس 6 شاخص زمين شناختي شامل، شاخص عدم تقارن حوضه آبريز (AF)، شاخص تقارن توپوگرافي عرضي (T)، شاخص انتگرال ارتفاع سنجي (HI)، شاخص گراديان – طول رود (SL)، شاخص شكل حوضه (BS) و ميانگين شكل حوضه (BMS) براي هر حوضه به صورت جداگانه محاسبه شده است. با توجه به نقشه نهايي شاخص AFحوضه هاي 15 و 16 فعال تر هستند. نتايج بدست آمده از شاخص T نشان دهنده فعاليت بيشتر در حوضه 1 است. بيشترين مقادير فعاليت زمين ساختي در شاخص HI، مربوط به حوضه هاي 14 و 17 است. نتايج شاخص SL نشان مي دهد كه خاور منطقه مورد مطالعه از نظر زمين ساختي فعال تر مي باشد.
    Thesis summary

  4. ارزيابي شواهد تكتونيك فعال در تاقديس هاي ويزنهار وگوار -لرستان
    محمدافضل عشايري 2021
    در غرب استان لرستان شهرستان كوهدشت باتاقديس هاي ويزنهار وگوار درامتداد شمالغرب جنوب شرق كه از منظر زمين شناسي در قسمت مركزي زير پهنه لرستان واز لحاظ موقعيت جغرافياي در كمربند چين خورده – رانده زاگرس درقسمت باختر وجنوب باختري آن قرار گرفته است. هدف از اين پژوهش ارزيابي شواهد تكتونيك فعال مرتبط با اين دو تاقديس بر مبناي استفاده از مدل هاي ارتفاعي رقومي (DEM )،تصاوير ماهوارهاي و مطالعات صحرايي است. باتوجه به نقشه هاي زمين شناسي منطقه وبرداشت هاي صحرايي رخنمون هاي منطقه به سن كرتاسه بالايي وسنوزوئيك شامل سازندهاي اميران ، تله زنگ ، كشكان ، آسماري – شهبازان و كچساران است. جهت بدست آوردن اطلاعات دراين پژوهش از الگوهاي مطالعاتي ابراهه هاي جاري در يال هاي تاقديس هاي ويزنهار وگوار براساس انديس هاي ريخت زمين ساختي (مورفومتري) درارتباط با اشكال زيراتويي (مثلثي) (TriAngel facet ) ودره هاي ساغري (Wine glass) وديگر پارمترهاي ريخت سنجي aᇫ(ناهنجاري سلسله مراتبي)،CI سينوسيته شكل رود) ، Rb (نسبت انشعابات) ،Rbd (نسبت مستقيم انشعابات)،L1 (ميانگين طول آبراهه هاي مرتبه يك)،Dd (تراكم حوضه آبريز)،Df (فراواني حوضه آبريز)، Bs (شكل حوضه آبريز)، Af (عدم تقارن حوضه آبريز)،Hi (انتگرال هيپسو متري)،T (تقارن توپوگرافي عرضي)، وHs فاصله از محور تاقديس مقدار فعاليت زمين ساختي منطقه تحت مطالعه مورد ارزيابي قرار گرفته است.
    Thesis summary

  5. شواهد ريخت زمين ساختي رشد چين خوردگي در تاقديس هاي گوار و وسكور، باختر لرستان
    يگانه فدايي 2021
    تاقديس هاي وسكور و گوار با روند شمال باختري-جنوب خاوري در كمربند چين خورده-رانده زاگرس و در قسمت مركزي پهنه لرستان قرار دارند. سازندهاي رخنمون يافته دراين تاقديس، سازندهاي كرتاسه بالايي و سنوزوئيك هستند كه از قديم به جديد شامل: سازندهاي اميران، تله زنگ، كشكان، آسماري – شهبازان، گچساران و نهشته هاي عهد حاضر است. هدف از اين پژوهش تحليل ريخت زمين ساختي رشد چين خوردگي در منطقه مورد مطالعه مي باشد. بدين منظور علاوه بر مطالعات صحرايي، روش هاي كمي و كيفي ريخت زمين ساختي در اين منطقه انجام گرفته است. براساس شاخص هاي ريخت زمين ساختي به دست آمده با استفاده از مدل ارتفاع-رقومي (DEM) و تكنيك هاي GIS، پهنه بندي زمين ساختي با استفاده از شاخص ناهنجاري سلسله مراتبي (Δa)، شاخص انشعابات (R)، شاخص نسبت انشعابات (Rb)، شاخص درصدكج شدگي (PAF)، شاخص تقارن توپوگرافي عرضي (T)، شاخص شكل حوضه (Bs)، شاخص طول ابراهه هاي رده يك حوضه (L₁)، شاخص بيشترين طول آبراهه به ميانگين بيشترين عرض آبراهه (Bl/Bmw)، شاخص فراواني آبراهه ها (Df)، شاخص چگالي آبراهه ها (Dd)، شاخص فاصله از محورتاقديس (Hs)، شاخص انتگرال هيپسومتري (Hi) و شاخص هلالي شكل رود (Ci) انجام گرفته است. براين اساس منطقه مطالعاتي از نظر فعاليت نسبي زمين ساختي(Lat) به ؟ رده با ؟ پهنه بندي شد. همچنين باتوجه به نامتقارن بودن بيشتر ساختارهاي چين خورده و پرشيب بودن يال جنوب باختري و همچنين عملكرد سطوح جدايشي در تاقديس هاي اين زيرپهنه، شواهد ريخت زمين ساختي به شكل هاي مختلفي ازجمله تشكيل سطوح مثلثي قابل مشاهده است. سطوح مثلثي حاصل فعاليت زمين ساختي، در ناحيه جبهه كوهستان تشكيل شده و از مهم ترين عوارض ريخت زمين ساختي هستند. بدين منظور با استفاده از تصاويرماهواره ايي، نقشه زمين شناسي و مدل هاي ارتفاعي رقومي در ناحيه مورد مطالعه و بر روي يال هاي جنوبي تاقديس ها تعداد 153 سطوح مثلثي ترسيم شده است كه براي هر سطح مثلثي پارامترهايA ، Bl ، D، S، محاسبه شده است. براساس شيب لايه بندي و شيب توپوگرافي منطقه مورد مطالعه به 8 پهنه تكتونيكي تقسيم شده است. در قسمت هايي از يال تاقديس كه شيب لايه بندي كم است سطوح مثلثي شكل تشكيل نشده است. وجود سطوح مثلثي شكل پرشيب و قاعده طويل بيانگر فعاليت زمين-ساختي بالا مي باشد. نتايج بدست آمده نشان مي دهد كه مورفولوژي سطوح مثلثي
    Thesis summary

  6. ارزيابي رشد ساختارهاي چين خورده با استفاده از شواهد ريخت زمين ساختي، تاقديس ماله كوه، باختر لرستان
    مونا حجازي فر 2020
    تاقديس ماله كوه در قسمت مركزي زيرپهنه لرستان و از لحاظ جغرافيايي در باختر و جنوب باختري كمربند چين خورده – رانده زاگرس قرار گرفته است. هدف از انجام اين پژوهش بررسي شواهد نو زمين ساختي مرتبط با تاقديس ماله كوه با استفاده از تصاوير ماهواره اي، مدل هاي ارتفاع رقومي و برداشت هاي صحرايي است. روند اين تاقديس مانند ديگر تاقديس هاي منطقه، شمال باختر-جنوب خاور است. رخنمون سطحي در اين تاقديس شامل سازند هاي سنوزوئيك و كرتاسه بالايي شامل اميران، تله زنگ، كشكان، آسماري-شهبازان و گچساران مي باشد. در اين پژوهش با استفاده از الگوي آبراهه اي موجود در يال تاقديس، شاخص هاي ريخت زمين ساختي مرتبط با اشكال مثلثي شكل و دره هاي ساغري، پارامترهاي ريخت سنجي شامل a (ناهنجاري سلسله مراتبي)، CI (انحناي شكل رود)، Rb (نسبت انشعابات)، Rbd (نسبت مستقيم انشعابات)، L1 (ميانگين طول آبراهه هاي مرتبه يك)، Dd (تراكم حوضه آبريز)، Df (فراواني حوضه آبريز)، Bs (شكل حوضه)، Af (عدم تقارن حوضه آبريز)، Hi (انتگرال هيپسومتري)، T (تقارن توپوگرافي عرضي) و Hs (فاصله از محور تاقديس) ميزان فعاليت تكتونيكي منطقه مورد بررسي قرار گرفته است. شكل گيري آبراهه هاي چنگالي نامتقارن در بخش دماغه تاقديس نشان از رشد جانبي به طرف دماغه دارد. الگوي آبراهه موازي در نزديكي محور تاقديس نشان دهنده شكل گيري حوضه هاي جوان در اثر فعاليت هاي نو زمين ساختي است. كاهش مقدار شيب لايه بندي و شيب توپوگرافي به سمت دماغه در يال جنوب باختري تاقديس و وجود ساختارهاي مثلثي شكل فراوان با قاعده طويل و دره هاي ساغري شكل با پهناي زياد و عرض كم مجراي خروجي، نشان دهنده رشد جانبي تاقديس به سمت دماغه و فعال بودن يال جنوبي تاقديس مي-باشد. بر اساس رده بندي شاخص هاي Af، T، Hi و Bs ميزان فعاليت تكتونيكي حوضه هاي تاقديس مورد بررسي قرار گرفته است. بيشتر حوضه هاي موجود در يال جنوبي تاقديس به ويژه در بخش باختري و حوضه هاي شكل گرفته در بخش مركزي يال شمالي تاقديس در رده حوضه هاي با فعاليت زمين ساختي بالا و متوسط قرار گرفته اند. رابطه خطي مستقيم و مثبت بين a و Bs بيانگر افزايش ناهنجاري سلسله مراتبي در حوضه هاي طويل و كشيده است، در مقابل ارتباط منفي بين Bs و Dd نشان از كاهش تراكم آبراهه ها در حوضه هاي طويل دارد. بين هر جفت شاخص هاي تراكم و فراواني حوضه و نسبت انشعابات
    Thesis summary

  7. تحليل هندسي و نوزمين ساخت پهنه گسلي خلخاب ، شمال باختر نوبران
    مريم محمودي 2019
    پهنه گسلي كوشك – نصرت (خلخاب)، شمال نوبران، در پهنه زمين شناسي و ساختاري اروميه – دختر قرار گرفته است. مطالعه بر روي نشانه هاي ريخت زمين ساختي، روش مناسبي در ارزيابي فعاليت هاي زمين ساخت نسبي و بررسي تأثيرات پهنه گسلي مورد مطالعه مي باشد. در اين پژوهش 5 شاخص ريخت سنجي، شاخص عدم تقارن حوضه زهكشي (Af)، شاخص تقارن توپوگرافي عرضي (T)، شاخص گراديان – طول رودخانه (SL)، شاخص نسبت عرض كف دره به ارتفاع آن (Vf) و شاخص منحني فرازسنجي (Hi) محاسبه شده است. ارزيابي اين شاخص ها و همپوشاني نتايج آن ها با يكديگر به عنوان شاخص زمين ساخت فعال نسبي (Iat) در چهار رده كه شامل مناطق با فعاليت زمين ساخت نسبي، خيلي فعال تا مناطق با فعاليت كم مشخص گرديد. توزيع اين شاخص نواحي مربوط به فعاليت گسل هاي مختلف و نرخ هاي نسبي زمين ساخت پويا را مشخص مي سازد. همچنين بعد فركتالي در 11 پهنه در منطقه مورد مطالعه براي الگوي گسل ها و شبكه زهكشي منطقه به روش مربع شمار، نمودارهاي Log – Log و استفاده از تحليل هاي فركتالي مربوطه محاسبه شده است. بررسي نوزمين ساخت پهنه گسلي خلخاب و قرارگيري حوضه ها، با ميزان فعاليت زمين ساختي متوسط تا بالا، در پهنه گسل هاي اصلي و فعال در منطقه به خصوص در مناطقي كه تراكم شكستگي ها بيش از ديگر مناطق است و ابعاد فركتالي محاسبه شده براي پهنه گسلي و شبكه زهكشي، نشان دهنده عملكرد فعال سامانه گسلي در جبهه جنوبي محدوده مورد مطالعه مي باشد. نقش مؤثر ساختارهاي زمين ساختي در ايجاد نرخ هاي بالايي از ميزان فعاليت نسبي زمين ساختي و ريخت شناسي شبكه زهكشي به عنوان، عوامل مخاطرات طبيعي جدي در محدوده مورد مطالعه محسوب مي شوند.
    Thesis summary

  8. بررسي شواهد تكتونيك فعال در پهنه گسلي قمشلو، شاخه شمالي گسل كوشك – نصرت، جنوب آبگرم(استان قزوين)
    زهرا رسولي عنبر 2019
    گستره مورد مطالعه دراين پژوهش در شمال باختر ايران و در پهنه ايران مركزي (كمربند ولكانيكي اروميه - دختر) واقع شده است. هدف از اين پژوهش تعيين ميزان فعاليت زمين ساختي پهنه گسل قمشلو است. اين گسل با طول تقريبي 48 كيلومتر و روند شمال باختر - جنوب خاور باعث دگرريختي در منطقه مورد مطالعه شده است. با توجه به اينكه براي قطعه گسلي قمشلو قبلا سازو كار معيني ذكر نشده است، در اين پژوهش تحليل و ارزيابي تكتونيك فعال قطعه گسلي قمشلو در بخش هاي مختلف آن با استفاده از شاخص هاي مورفومتري انجام شده است. به منظور تحليل ريخت زمين ساخت منطقه مورد مطالعه، از مطالعات صحرايي، شواهد زمين ساختي تأثيرگذار بر ژئومورفولوژي منطقه مورد مطالعه و شاخص هاي مورفومتري استفاده شده است. جهت بررسي تأثيرات گسل قمشلو بر ريخت شناسي شبكه زهكشي، ابتدا محدوده مورد مطالعه به 18 حوضه تقسيم گرديد. سپس 5 شاخص كمي مورفومتري شاخص عدم تقارن حوضه زهكشي (Af)، شاخص تقارن توپوگرافي عرضي (T) ، شاخص گراديان - طول رودخانه (SL)، شاخص نسبت پهناي كف دره به ارتفاع دره (Vf) و انتگرال ارتفاع سنجي (Hi) به منظور تعيين ميزان فعاليت زمين ساختي نسبي و شاخص زمين ساخت فعال نسبي (Iat) محاسبه شده است. اين شاخص در منطقه مورد مطالعه به 3 رده، رده 1 (فعاليت زمين ساختي بالا) رده 2 (فعاليت زمين ساختي متوسط) رده 3 (فعاليت زمين ساختي كم)، تقسيم شده است. نتايج بدست آمده از بررسي شاخص هاي مورفومتري و برداشت هاي صحرايي نشان دهنده فعاليت بيشتر بخش مركزي (در ميانه گسل قمشلو) و در بخش هاي شمالي و جنوبي به دليل تراكم گسلي مي باشد. به طور كلي مي توان بيان نمود كه ريخت شناسي شبكه زهكشي منطقه مورد مطالعه از نيروهاي فعال زمين ساختي تأثير پذيرفته است و منطقه جز مناطق فعال زمين ساختي است
    Thesis summary

  9. تحليل ساختاري و ريخت زمين ساخت گسل حسن آباد، شمال آبگرم (استان قزوين)
    سيده بصيره حسيني 2019
    پهنه گسل حسن آباد در شمال منطقه آبگرم و در شمال باختري پهنه رسوبي - ساختاري ايران مركزي واقع شده است. به منظور تحليل ساختاري و ريخت زمين ساختي منطقه مورد مطالعه، علاوه بر مطالعات صحرايي، روش هاي كمي و كيفي ريخت زمين ساختي و زمين شناسي ساختاري روي اين منطقه انجام گرفته است. بر اساس شاخص هاي ريخت زمين ساختي (Active tectonics indices (Iat)) به دست آمده با استفاده از مدل ارتفاع رقومي (DEM) و تكنيك هاي GIS، پهنه بندي تكتونيكي با استفاده از 5 شاخص ژئومورفيك، شاخص عدم تقارن حوضه زهكشي (Af)، شاخص تقارن توپوگرافي عرضي (T)، شاخص گراديان - طول رودخانه (SL)، شاخص نسبت پهناي كف دره به ارتفاع دره (Vf) و منحني و انتگرال ارتفاع سنجي (Hi) به تفكيك در هر كدام از 23 حوضه محاسبه شد و به 3 رده زمين ساختي تقسيم گرديده اند و با استفاده از قابليت هاي نرم افزار GIS و توابع تحليلي آن، 5 لايه اطلاعاتي SL رودخانه، Af، Vf و Tحوضه ها و منحني هيپسومتري همپوشاني يافته و در نهايت براي هر حوضه ميانگين مقادير رده شاخص هاي ژئومورفولوژي (S/n) اندازه گيري شده و منطقه مورد مطالعه به 4 رده، رده 1 (با فعاليت زمين ساختي بسيار بالا)، رده 2 (با فعاليت زمين ساختي بالا)، رده 3 (با فعاليت زمين ساختي متوسط) و رده 4 (با فعاليت زمين ساختي نسبي كم)، تقسيم شده است. براساس نقشه پهنه بندي فعاليت نسبي زمين ساختي، حوضه هاي جبهه جنوبي پهنه گسلي حسن آباد از ميزان فعاليت زمين ساختي نسبي بيشتري در قياس با ديگر حوضه ها در محدوده مورد مطالعه برخوردار مي باشند. حضور گسل خررود و بخش همپوشاني اين گسل با گسل حسن آباد و افزايش تراكم گسله ها در اين منطقه خود شاهدي بر اين ادعا است. عملكرد سامانه گسلي فعال در اين مناطق نقش مؤثر در ايجاد نرخ هاي بالايي از ميزان فعاليت نسبي زمين ساختي در اين حوضه ها داشته است. نتايج تمامي شاخص هاي ريخت سنجي بررسي شده در اين پژوهش نيز، هر يك به تنهايي، نرخ بالاي فعاليت نسبي زمين ساختي را در اين حوضه ها تأييد مي نمايند. در مطالعات صحرايي جهت تحليل ساختاري منطقه، شواهد زيادي از گسل خوردگي مانند خش لغزهاي موجود روي سطوح گسل، جابه جايي لايه ها، رشد بلورها در جهت حركت بلوك هاي گسله، خردشدگي لايه ها در مسير حركت گسل و پله هاي گسلي در ايستگاه هاي مختلف منطقه مورد مطالعه مشاهده گرديد. در محدوده مورد مطالعه دو سا
    Thesis summary

  10. تحليل مورفوتكتونيك كوه هاي گرين، جنوب نهاوند (باختر ايران)
    حسين نظري دبير 2018
    كوه هاي گرين در مرز پهنه سنندج - سيرجان (در شمال خاور) با پهنه زاگرس مرتفع (در جنوب باختر) قرار گرفته است. اگر چه روند غالب ساختاري پهنه هاي زاگرس و سنندج - سيرجان شمال باختري - جنوب خاوري است اما در محدوده مورد مطالعه، ساختارها دو نوع جهت گيري نشان مي دهند. در بخش جنوب باختري منطقه مشابه روند زاگرس و در بخش جنوب خاوري ، روند خاور تا شمال خاوري - باختر تا جنوب باختري است. با توجه به موقعيت ويژه ساختاري و قرارگيري در مرز دو پهنه مهم تاكنون مطالعات ريخت زمين ساختي و نوزمين ساختي دقيقي بر روي اين منطقه انجام نشده است. به منظور تحليل ريخت زمين ساخت منطقه مورد مطالعه، از مطالعات صحرايي، ارزيابي شواهد زمين ساختي تأثيرگذار بر ژئومورفولوژي كنوني كوه هاي گرين، شاخص هاي مورفومتري و تحليل هاي فركتالي استفاده شده است. رودخانه ها و شبكه زهكشي ازجمله مهم ترين عوارضي هستند كه نسبت به تغييرات زمين ساختي بسيار حساس مي باشند. جهت بررسي تأثيرات گسل نهاوند بر ريخت شناسي شبكه زهكشي، ابتدا محدوده مورد مطالعه به 47 حوضه تقسيم گرديد. سپس 6 شاخص كمي مورفومتري، شاخص گراديان - طول رودخانه (SL)، شاخص عدم تقارن حوضه زهكشي (Af)، شاخص نسبت پهناي كف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص تقارن توپوگرافي عرضي (T)، شاخص سينوسيتي جبهه كوهستان (Smf) و منحني و انتگرال ارتفاع سنجي (Hi) محاسبه شده است. به منظور تعيين ميزان فعاليت زمين ساختي نسبي، شاخص زمين ساخت فعال نسبي (Iat) محاسبه و منطقه مورد مطالعه به 3 رده، فعال (رده1)، نسبتاً فعال (رده2) و با فعاليت كم (رده3) تقسيم شده است. همچنين بعد فركتالي در 6 پهنه در منطقه مورد مطالعه براي الگوي گسل ها و شبكه زهكشي منطقه به روش مربع شمار، نمودارهاي Log - Log و استفاده از تحليل هاي فركتالي مربوطه محاسبه شده است. نتايج بدست آمده از بررسي شاخص هاي مورفومتري و ابعاد فركتالي براي سيستم گسلي فعال و شبكه زهكشي در كوه هاي گرين نشان دهنده فعاليت بيشتر بخش مركزي (در راستاي كوه گرين) و بخش جنوبي (محل برخورد ساختارهاي زمين ساختي فعال مثل گسل هاي نهاوند، گرين، گاماسياب و سنگ سوراخ ) مي باشد. به طور كلي مي توان بيان نمود كه ريخت شناسي شبكه زهكشي منطقه مورد مطالعه از نيروهاي فعال زمين ساختي تأثير پذيرفته است.
    Thesis summary

  11. تحليل ساختاري تاقديس سركان (جنوب باختري لرستان)
    سميرا شه مرادي 2018
    تاقديس سركان در كمربند چين خورده رانده زاگرس و در پهنه رسوبي - ساختاري لرستان قرار گرفته است. هندسه و كينماتيك چين ها در اين پهنه توسط گسل هاي راندگي و سطوح جدايشي كنترل مي شود. سازندهاي رخنمون يافته در اين تاقديس، سازندهاي كرتاسه بالايي و سنوزوئيك هستند كه از قديم به جديد شامل: سازندهاي اميران، تله زنگ، كشكان، آسماري – شهبازان، گچساران و نهشته هاي عهد حاضر است. در اين پژوهش با استفاده از تفسير نيمرخ هاي لرزه اي دوبعدي و ترسيم هفت نيمرخ ساختاري و محاسبه پارامترهاي هندسي، به بررسي هندسه و تحليل سبك دگرريختي تاقديس و نقش سطوح جدايشي بر سبك چين خوردگي آن پرداخته شده است. ساختار اين تاقديس تحت تاثير دو سطح جدايش قرار گرفته است كه سازند فليشي اميران به عنوان سطح جدايش بالايي و سازند شيلي گرو نيز به عنوان سطح جدايش مياني است. ضخامت زياد سطح جدايش بالايي باعث جابجايي محور تاقديس و همچنين چين خوردگي ناهماهنگ تاقديس سطحي نسبت به تاقديس عمقي به سمت جنوب باختر شده است. هندسه چين خوردگي تاقديس عمقي سركان به صورت چين جدايشي نامتقارن است كه با افزايش تنش در ميانه تاقديس و عدم گسترش پس راندگي در يال پشتي مشخص مي شود. بررسي هاي انجام شده بر روي پارامترهاي هندسي و نيمرخ هاي ساختاري تاقديس سركان نشان دهنده غيراستوانه اي بودن اين تاقديس است و از لحاظ فشردگي و نسبت ابعادي به ترتيب در رده، باز تا ملايم و پهن قرار گرفته است.
    Thesis summary

  12. تحليل ساختاري گسل مرواريد در پهنه گسلي جوان اصلي زاگرس (غرب ايران)
    پريسا اميني 2017
    منطقه مورد مطالعه در پهنه ساختاري سنندج-سيرجان و زميندرز زاگرس قرار دارد و اين محدوده مهم ترين ساختار پهنه گسلي جوان اصلي زاگرس (MRF) است. MRF به صورت يك پهنه گسلي مي باشد و از چندين قطعه گسلي تشكيل شده است. گسل مرواريد با روند شمال-باختر-جنوب خاور در بخش مياني MRF و در شمال باختر قطعه گسلي صحنه قرار گرفته است. اين گسل با امتداد و شيب N130/70NE و طول حدود 72 كيلومتر، در منطقه تيژتيژ، كامياران و ميانراهان رخنمون دارد. در اين مطالعه ابتدا شكستگي ها و خطواره هاي پهنه گسلي مرواريد با استفاده از تكنيك هاي سنجش از دور، تصاوير ماهواره اي لندست و مدل هاي سايه ارتفاعي استخراج شده است. سپس تحليل هاي فركتالي شكستگي ها و خطواره هاي ساختاري منطقه جهت تعيين مناطق با تراكم شكستگي بالا و مطالعات صحرايي دقيق، انجام گرديده است. در بررسي مقاطع ساختاري ترسيم شده در عرض گسل، نشان مي دهد كه گسل مرواريد در منطقه پالنگان به قطعه شمالي MRF متصل شده است. در اين محل گسل MRF به دو قطعه تقسيم مي شود كه قطعه گسل مرواريد در سمت شمال خاوري قرار گرفته است. اين گسل در مجاورت روستاي مرواريد در منطقه كامياران رخنمون داشته و در سمت جنوب خاوري به صورت يك خم گسلي به قطعه گسلي صحنه متصل مي شود. خش لغزهاي روي سطح گسل، مكانيسم راستالغز راستگرد با مولفه معكوس و جابجايي هاي راستگرد در مسير آبراهه ها فعاليت جوان آن را نشان مي دهد. در امتداد گسل حركت راستگرد باعث جابجايي حدود 16 كيلومتري آبراهه ها شده است در نتيجه نرخ لغزش از 5-10 ميليون سال پيش 1.6-3.2 برآورد شده است. در بررسي راندگي ها و ساختارهاي فشارشي ايجاد شده كه منجر به تشكيل سفره هاي راندگي در منطقه شده است سه ريشه راندگي تشخيص داده شده است. ريشه راندگي ها در شمال و شمال باختر گسل مرواريد و در پهنه سنندج-سيرجان واقع شده است و هر كدام از راندگي ها منجر به جابه جايي هاي متفاوتي در منطقه شده است. در نتيجه سفره هاي راندگي در توالي فيليشي پهنه سنندج-سيرجان منجر به قرارگيري بخش هاي نابرجايي از اين واحدها در پهنه خرد شده و در ميان توالي هاي سنوزوييك شده است.
    Thesis summary

  13. تحليل ساختاري گرانيت ميلونيتي شرق و جنوب شرق بروجرد
    شيما رباني 2016
    منطقه ي مورد مطالعه در شرق و جنوب شرق شهر بروجرد در بين طول هاي جغرافيايي49-´45˚48شرقي و عرض هاي جغرافيايي 34-´48˚33 شمالي قرار دارد. اين منطقه از نظر زمين شناسي بخشي از زون سنندج- سيرجان محسوب مي شود و به صورت كشيده به موازات شيستوزيته ي غالب سنگ هاي دگرگوني كه با روند شمال-غربي- جنوب شرقي به طول60 كيلومتر و پهناي 10-8 كيلومتر رخنمون دارد. مهمترين حادثه ي زمين شناسي در منطقه ي بروجرد، پيدايش توده ي گرانيتوئيدي بروجرد با سن ژوراسيك مياني است. كمپلكس گرانيتوئيدي بروجرد 180تا200 كيلومتر مربع وسعت داشته، مشابه اكثر توده هاي نفوذي موجود در زون سنندج- سيرجان داراي روند شمال غرب- جنوب شرق است. از نظر سنگ شناسي طيفي از كوارتزديوريت، گرانوديوريت و مونزوگرانيت را مي توان در اين توده يافت. بخش اعظم توده ي گرانيتوئيدي بروجرد تركيب گرانوديوريتي دارد و به صورت يك توده ي نفوذي كشيده و بزرگ نمايان مي گردد. سنگ هاي دگرگوني موجود در منطقه شامل سنگ هاي دگرگوني ناحيه اي درجه ي پايين و مجاورتي درجه ي پايين تا بالا مي باشند، سنگ هاي دگرگوني ناحيه اي با روند شمال غربي- جنوب شرقي نفوذ كرده و در طي آن دگرگوني مجاورتي به وقوع پيوسته است. مرز بين اين دو دگرگوني با توجه به شواهد بافتي و تغييرات كاني شناسي مشخص گرديده است. گرانيت ميلونيتي بروجرد داراي برگوارگي بوده كه توسط كشيدگي كاني ها حاصل مي شود كه درشت بلورها توسط اين كاني ها در بر گرفته شده اند. بافت اصلي اين سنگ ها لپيدوگرانوبلاستيك مي باشد كه بيانگر ماهيت دگرگوني و ماگمايي بودن اين سنگ هاست. توسعه ي برگواره ي ميلونيتي و خطواره ي كششي شواهدي محكم هستند كه مي توان برپايه ي آن پي به وجود يك پهنه ي برشي برد. حضور تبلورمجدد و خاموشي موجي در كوارتزها، خميدگي در ماكل كاني ها، حاصل عملكرد نيروهاي تكتونيكي در حالت شكل پذير براين سنگ هاست. امتداد اصلي برگواره هاي ميلونيتي در دو راستاي اصلي NW-SE و NE-SW است. برگواره هاي ميلونيتي شيب كم تا زياد را نشان مي دهند. ميل خطواره هاي كششي كمتراز 20 درجه مي باشد و در دو راستاي NW-SE و NE- SW امتداد دارند ولي راستاي غالب جهتNW- SE است. حضور فابريك هاي ساختاري به عنوان شاخص ميكروسكوپي تعيين كننده ي برش مطرح مي شوند، شامل باندهاي برشي، پورفيروكلاست-ها ي پوششي، ميكاماهي و باندهاي كوارتزي است، اين فابريك ها در
    Thesis summary

  14. تحليل مورفوتكتونيك و نئوتكتونيك منطقه آوج – آبگرم (جنوب غرب قزوين)
    سحر قمريان 2016
    منطقه آوج – آبگرم در شمال باختر ايران و در جنوب پهنه البرزباختري قرار گرفته است. با توجه به موقعيت ويژه ساختاري و قرارگيري در مرز دو پهنه ساختاري ايران مركزي و پهنه سنندج – سيرجان، تاكنون مطالعات ساختاري، ريخت زمين ساختي و نوزمين ساختي دقيقي بر روي اين منطقه انجام نشده است. به منظور تحليل ريخت زمين ساخت و نوزمين ساخت منطقه مورد مطالعه، علاوه بر مطالعات صحرايي، روش هاي كمي و كيفي ريخت زمين ساختي و زمين شناسي ساختاري در اين منطقه انجام گرفته است. براساس شاخص هاي ريخت زمين ساختي مدل توپوگرافي رقومي (DEM) منطقه و تكنيك هاي نرم افزار ArcGIS، پهنه بندي زمين ساختي با استفاده از شاخص طول جريان – شيب رود (SL)، شاخص نسبت پهناي كف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص عدم تقارن حوضه زهكشي (فاكتور عدم تقارن) (Af) و شاخص تقارن توپوگرافي عرضي (T)، انجام گرفته است. بر اين اساس منطقه مطالعاتي از نظر فعاليت نسبي زمين ساختي (Iat)، به 3 رده، فعال (رده1)، نسبتاً فعال (رده2) و با فعاليت كم (رده3) پهنه بندي شد كه فعال ترين مناطق زمين ساختي در طول گسل هاي حسن آباد و خررود در بخش شمال و بخش هايي از جنوب منطقه است. نتايج به دست آمده از شاخص هاي ريخت سنجي و پهنه بندي حوضه هاي منطقه، نرخ فعاليت نسبي زمين ساختي متوسط تا بالا را در اين منطقه نشان مي دهد. تحليل پديده هاي نوزمين ساختي و شواهد ريخت شناسي مانند جابه جايي آبراهه ها، قطع شدگي و جابه جايي عوارض ساختاري، مشخصات هندسي صفحه هاي گسل، حركات چپ بر را اثبات مي كند و وجود پرتگاه هاي گسلي، قرارگيري رسوبات قديمي در كنار رسوبات جوان كواترنر نشان دهنده عملكرد معكوس سامانه گسلي فعال در اين منطقه مي باشد. به نظر مي رسد، الگوي تغيير شكل در منطقه مطالعه شده شامل حركات راستالغز و معكوس و راندگي هاي جوان تر در يك رژيم ترافشاري باشد.
    Thesis summary

  15. عوامل زمين شناسي موثر بر ناپايداري شيب هاي سنگي در امتداد آزادره خرم آّباد- پل زال
    كامران حسنوند 2014
  16. تحليل ساختاري پهنه ي برخوردي كوهزاد زاگرس در جنوب مريوان
    فرزاد حاجي عزيزي 2014